کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن
    وگر از درم برانی نگهی ز دور میکن
    تو اگر چو گل بسوزی دل صد هزار عاشق
    چه غمت بود ولیکن حذر از غرور میکن
    من اگر چو ابر گریم ز جفای غیبت تو
    تو چو برق خنده باری ز سر حضور میکن
    بکمند عشق ایدل چه سر سرور داری
    سر خود برون بر آنگه طلب سرور میکن
    من از آنرخ چو حورم ببهشت نقد زاهد
    تو بنسیه حور عین را طلب از قصور میکن
    ز غبار تن برون آی پس از آن بدیده جان
    نگه از چراغ حسنش لمعات نور میکن
    به خمار هجر اهلی همه شب چرا نشینی
    ز خیال او صبوری بمی طهور میکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha