به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من

1510عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من
جامی کن و بنویس بر آن حال دل من
گر دانه غم کاری و گر تخم ملامت
جز سبزه مهرت ندهد ز آب و گل من
من بنده این داغ غلامی که تو گویی
برنامه آزادی ات اینک سجل من
بیم است که آید پری از شوق و بسوزد
پروانه صفت بر سر شمع چگل من
یک عاشق بیدل نتوان یافت چو اهلی
کش دل نبود جانب پیمان گسل من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 2شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 3شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...4شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 5شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 6شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...7شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...8شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 9شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...10شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...11شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...12شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...13شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 14شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...15شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...16شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 17شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 18شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...19شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 20شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 21شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 22شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...23شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 24شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 25شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...26شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...27شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 28شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 29شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 30شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 31شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...32شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 33شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 34شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...35شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...36شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 37شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...38شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 39شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...40شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 41شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...42شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...43شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 44شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 45شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...46شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...47شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 48شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...49شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 50شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 51شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...52شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...53شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...54شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...55شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 56شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 57شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 58شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...59شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...60شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 61شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...62شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...63شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 64شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...65شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 66شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 67شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...68شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 69شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...70شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 71شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...72شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...73شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 74شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...75شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 76شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...77شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...78شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 79شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 80شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...81شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 82شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...83شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...84شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...85شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 86شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 87شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 88شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 89شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...90شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...91شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 92شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 93شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 94شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...95شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 96شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 97شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 98شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...99شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 100شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 101شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 102شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...103شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...104شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...105شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 106شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 107شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 108شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 109شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 110شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 111شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 112شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...113شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 114شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 115شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 116شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 117شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 118شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 119شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 120شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...121شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 122شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 123شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 124شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...125شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 126شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...127شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...128شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 129شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...130شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...131شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 132شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 133شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 134شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 135شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 136شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 137شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...138شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 139شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 140شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 141شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...142شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 143شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...144شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...145شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...146شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 147شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 148شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 149شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 150شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...151شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 152شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...153شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...154شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...155شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...156شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 157شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 158شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 159شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...160شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 161شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...162شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 163شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 164شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 165شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 166شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 167شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 168شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 169شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...170شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 171شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...172شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 173شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 174شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 175شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 176شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 177شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 178شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...179شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 180شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 181شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...182شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 183شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...184شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 185شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 186شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 187شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...188شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...189شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 190شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 191شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...192شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...193شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 194شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...195شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...196شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...197شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...198شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 199شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 200شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...201شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...202شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 203شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 204شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 205شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 206شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...207شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...208شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...209شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 210شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 211شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...212شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 213شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 214شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...215شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 216شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...217شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...218شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 219شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 220شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 221شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 222شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...223شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 224شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 225شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...226شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...227شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 228شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...229شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 230شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 231شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...232شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...233شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 234شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 235شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 236شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...237شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 238شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 239شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ