به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن

1640عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن
بر فروز امروز ازین آتش چراغ خویشتن
اینک اینک میوزد باد خزان ای نوبهار
خیز و فرصت دان گلی چیدن ز باغ خویشتن
ساقیا امروز و فردایی که دوران زان تست
تشنه یی را جرعه یی ده از ایاغ خویشتن
با پریشان بودن عاشق خود او را دل خوش است
نیست عاشق هرکه میجوید فراغ خویشتن
از نسیم زلف او اهلی مجو بوی وفا
این خیال کج برون کن از دماغ خویشتن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...2شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 3شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...4شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...5شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...6شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...7شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 8شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...9شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 10شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...11شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 12شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 13شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 14شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 15شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...16شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...17شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...18شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...19شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...20شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...21شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...22شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 23شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 24شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...25شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 26شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 27شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...28شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...29شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 30شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...31شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...32شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...33شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...34شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 35شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...36شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...37شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 38شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 39شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...40شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 41شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 42شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 43شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...44شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 45شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 46شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...47شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...48شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 49شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 50شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 51شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 52شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...53شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 54شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 55شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...56شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...57شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 58شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...59شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 60شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...61شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 62شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...63شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...64شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 65شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 66شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...67شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...68شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 69شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...70شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 71شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 72شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...73شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...74شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...75شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...76شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 77شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 78شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 79شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...80شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...81شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 82شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...83شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...84شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 85شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...86شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 87شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 88شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...89شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 90شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...91شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 92شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...93شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...94شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 95شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...96شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 97شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...98شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...99شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 100شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 101شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...102شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 103شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...104شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...105شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...106شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 107شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 108شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 109شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 110شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...111شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...112شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 113شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 114شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 115شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...116شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 117شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 118شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 119شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...120شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 121شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 122شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 123شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...124شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...125شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...126شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 127شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 128شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 129شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 130شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 131شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 132شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 133شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...134شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 135شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 136شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 137شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 138شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 139شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 140شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 141شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...142شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 143شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 144شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 145شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...146شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 147شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...148شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...149شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 150شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...151شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...152شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 153شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 154شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 155شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 156شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 157شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 158شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...159شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 160شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 161شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 162شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...163شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 164شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...165شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...166شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...167شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 168شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 169شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 170شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 171شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...172شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 173شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...174شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...175شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...176شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...177شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 178شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 179شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 180شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...181شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 182شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...183شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 184شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 185شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 186شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 187شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 188شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 189شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 190شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...191شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 192شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...193شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 194شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 195شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 196شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 197شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 198شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 199شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...200شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 201شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 202شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...203شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 204شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...205شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 206شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 207شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 208شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...209شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...210شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 211شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 212شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...213شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...214شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 215شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...216شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...217شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...218شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...219شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 220شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 221شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...222شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...223شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 224شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 225شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 226شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 227شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...228شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...229شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...230شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 231شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 232شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...233شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 234شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 235شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...236شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 237شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...238شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...239شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 240شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 241شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 242شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 243شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...244شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 245شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 246شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...247شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...248شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 249شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...250شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 251شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 252شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...253شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...254شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 255شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 256شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 257شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...258شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 259شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 260شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ