کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظر دارم
    ر چشمم میکشد تا قطره یی خون در جگر دارم
    مکن منع از سجود خود مرا ایسرو چندانی
    که در راهت رخ زردی نهم بر خاک و بردارم
    چو رو در قبله میآرم سجودم بهر آن باشد
    که از محراب ابرویت خیالی در نظر دارم
    کجایی آفتاب من که شب تا روز در راهت
    بجان کندن چراغ دیده در راه سحر دارم
    طبیبا حال اگر پرسی که دردم را کنی درمان
    برو درد سرم کم ده که من دردی دگر دارم
    چو ناصح در زبان آید مرا موی از بدن خیزد
    کزان تیغ زبان در دل هزاران نیشتر دارم
    نه تنها از خیال زلف او مویی شدم اهلی
    که دستی با خیال موی آنهم در کمر دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha