به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم

1650عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

من سوخته داغ درون پرور عشقم
گر کعبه شوم حلقه بگوش در عشقم
ز آن آتش رسوایی من صد علم افراخت
تا عقل بداند که من از لشکر عشقم
چون ذره به مه دل ندهم مهر پرستم
آری همه حسنی نبود در خور عشقم
فرزند غمم از ازل آورده ام این درد
پرورده درد از پدر و مادر عشقم
هر کسکه چو اهلی ورق عشق مرا خواند
دانست که من آیتی از دفتر عشقم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 2شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 3شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 4شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 5شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...6شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...7شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 8شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...9شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 10شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...11شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...12شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 13شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 14شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...15شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...16شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 17شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 18شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 19شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...20شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 21شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 22شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 23شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...24شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 25شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 26شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 27شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...28شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...29شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 30شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...31شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...32شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 33شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...34شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 35شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 36شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 37شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 38شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...39شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 40شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...41شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...42شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...43شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...44شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 45شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...46شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 47شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...48شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 49شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 50شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 51شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 52شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...53شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...54شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...55شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...56شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...57شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...58شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...59شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 60شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 61شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...62شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 63شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 64شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...65شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...66شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 67شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...68شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...69شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...70شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...71شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 72شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...73شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...74شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 75شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 76شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...77شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 78شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 79شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 80شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...81شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 82شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 83شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...84شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...85شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 86شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 87شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 88شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 89شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...90شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 91شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 92شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...93شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...94شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 95شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...96شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 97شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...98شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 99شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...100شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...101شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 102شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 103شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...104شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...105شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 106شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...107شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 108شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 109شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...110شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...111شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...112شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...113شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 114شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 115شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 116شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...117شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...118شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 119شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...120شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...121شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 122شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...123شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 124شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 125شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...126شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 127شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...128شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 129شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...130شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...131شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 132شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...133شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 134شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...135شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...136شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 137شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 138شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...139شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 140شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...141شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...142شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...143شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 144شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 145شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 146شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 147شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...148شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...149شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 150شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 151شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 152شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...153شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 154شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 155شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 156شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...157شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 158شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 159شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 160شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...161شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...162شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...163شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 164شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 165شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 166شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 167شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 168شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 169شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 170شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...171شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 172شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 173شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 174شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 175شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 176شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 177شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 178شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...179شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 180شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 181شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 182شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...183شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 184شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...185شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...186شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 187شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...188شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...189شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 190شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 191شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 192شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 193شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 194شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 195شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...196شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 197شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 198شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 199شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...200شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 201شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...202شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...203شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...204شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 205شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 206شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 207شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 208شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...209شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 210شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...211شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...212شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...213شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...214شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 215شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 216شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 217شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...218شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 219شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...220شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 221شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 222شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 223شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 224شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 225شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 226شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 227شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...228شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 229شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...230شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 231شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 232شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 233شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 234شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 235شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 236شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...237شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 238شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 239شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...240شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 241شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...242شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 243شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 244شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 245شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...246شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...247شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 248شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 249شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...250شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...251شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 252شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...253شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...254شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...255شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...256شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 257شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 258شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...259شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...260شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 261شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 262شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 263شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 264شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...265شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...266شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...267شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 268شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 269شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...270شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 271شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 272شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...273شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 274شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...275شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...276شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 277شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 278شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 279شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 280شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...281شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 282شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 283شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...284شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...285شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 286شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...287شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 288شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 289شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...290شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...291شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 292شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 293شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 294شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...295شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 296شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 297شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ