به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم

1540عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم
مشتاق همان حسرت دیرینه خویشم
گر گوش بروزن پی آواز تو خلقند
من گوش بآواز تو در سینه خویشم
سرمست می وصل تو بودیم همه شب
مخمور غم مستی دوشینه خویشم
از روی و ریا نیست صفای نظر من
من پاکدل از گوهر آیینه خویشم
اهلی بمن از کین حسودان نرسد غم
کاسوده دل از خاطر بی کینه خویشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 2شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 3شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 4شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...5شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 6شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...7شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 8شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 9شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 10شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 11شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...12شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...13شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 14شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...15شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 16شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...17شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...18شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 19شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 20شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...21شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...22شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 23شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 24شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 25شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...26شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 27شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 28شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 29شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...30شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 31شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 32شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 33شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...34شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...35شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 36شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...37شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...38شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 39شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...40شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 41شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 42شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 43شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 44شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...45شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 46شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...47شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...48شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...49شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...50شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 51شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...52شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 53شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...54شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 55شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 56شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 57شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 58شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...59شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...60شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...61شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...62شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...63شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...64شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...65شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 66شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 67شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...68شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 69شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 70شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...71شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...72شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 73شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...74شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...75شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...76شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...77شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 78شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...79شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...80شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 81شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 82شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...83شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 84شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 85شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 86شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...87شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 88شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 89شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...90شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...91شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 92شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 93شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 94شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 95شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...96شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 97شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 98شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...99شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...100شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 101شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...102شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 103شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...104شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 105شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...106شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...107شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 108شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 109شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...110شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...111شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 112شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...113شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 114شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 115شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...116شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...117شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...118شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...119شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 120شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 121شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 122شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...123شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...124شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 125شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...126شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...127شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 128شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...129شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 130شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 131شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...132شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 133شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...134شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 135شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...136شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...137شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 138شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...139شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 140شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...141شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...142شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 143شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 144شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...145شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 146شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...147شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...148شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...149شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 150شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 151شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 152شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 153شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...154شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...155شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 156شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 157شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 158شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...159شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 160شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 161شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 162شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...163شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 164شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 165شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 166شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...167شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...168شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...169شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 170شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 171شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 172شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 173شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 174شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 175شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 176شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...177شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 178شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 179شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 180شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 181شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 182شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 183شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 184شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...185شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 186شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 187شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 188شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...189شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 190شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...191شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...192شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 193شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...194شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...195شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 196شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 197شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 198شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 199شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 200شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 201شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...202شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 203شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 204شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 205شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...206شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 207شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...208شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...209شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...210شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 211شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 212شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 213شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 214شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...215شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 216شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...217شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...218شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...219شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...220شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 221شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 222شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 223شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...224شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 225شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...226شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 227شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 228شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 229شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 230شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 231شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 232شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 233شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...234شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 235شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...236شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 237شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 238شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 239شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 240شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 241شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 242شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...243شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 244شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 245شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...246شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 247شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...248شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 249شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 250شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 251شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...252شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...253شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 254شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 255شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...256شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...257شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 258شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...259شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...260شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...261شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...262شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 263شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 264شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...265شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...266شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 267شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 268شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 269شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 270شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...271شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...272شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...273شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 274شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 275شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...276شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 277شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 278شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...279شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 280شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...281شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...282شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 283شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 284شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 285شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 286شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...287شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 288شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 289شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...290شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...291شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 292شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...293شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 294شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 295شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...296شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...297شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 298شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 299شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 300شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...301شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 302شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 303شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ