به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم

1520عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

از جور چه دل ملول دارم
گر هم بکشی قبول دارم
مگذار مرا بصحبت خود
من چشم و دلی فضول دارم
معراج وصال اگرچه دورست
دل بر خبر رسول دارم
برخیزم اگر ز من ملولی
تا چند ترا ملول دارم
از خدمت کوی دوست اهلی
در منزل جان نزول دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۴۶: آنعید مشتاقان که من قربان او صد ...2شمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم 3شمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم 4شمارهٔ ۱۰۴۹: گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدی ...5شمارهٔ ۱۰۵۰: از بسکه می وصلت بیرون رود از دست ...6شمارهٔ ۱۰۵۱: دل چو کوه از حسرت لعل تو خونشد چ ...7شمارهٔ ۱۰۵۲: من کز غمت ز دیده می لاله گون خور ...8شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 9شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...10شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 11شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 12شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 13شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 14شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...15شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...16شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 17شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...18شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...19شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 20شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...21شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...22شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 23شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...24شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 25شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 26شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...27شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...28شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...29شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...30شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...31شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 32شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 33شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 34شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 35شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 36شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...37شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...38شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 39شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...40شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 41شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 42شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 43شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...44شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 45شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...46شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 47شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 48شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 49شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 50شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...51شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...52شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 53شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...54شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 55شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...56شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...57شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 58شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 59شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...60شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...61شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 62شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 63شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 64شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...65شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 66شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 67شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 68شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...69شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 70شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 71شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 72شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...73شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...74شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 75شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...76شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...77شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 78شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...79شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 80شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 81شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 82شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 83شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...84شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 85شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...86شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...87شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...88شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...89شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 90شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...91شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 92شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...93شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 94شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 95شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 96شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 97شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...98شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...99شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...100شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...101شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...102شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...103شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...104شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 105شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 106شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...107شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 108شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 109شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...110شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...111شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 112شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...113شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...114شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...115شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...116شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 117شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...118شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...119شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 120شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 121شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...122شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 123شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 124شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 125شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...126شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 127شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 128شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...129شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...130شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 131شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 132شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 133شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 134شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...135شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 136شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 137شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...138شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...139شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 140شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...141شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 142شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...143شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 144شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...145شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...146شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 147شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 148شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...149شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...150شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 151شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...152شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 153شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 154شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...155شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...156شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...157شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...158شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 159شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 160شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 161شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...162شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...163شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 164شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...165شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...166شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 167شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...168شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 169شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 170شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...171شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 172شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...173شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 174شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...175شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...176شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 177شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...178شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 179شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...180شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...181شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 182شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 183شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...184شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 185شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...186شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...187شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...188شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 189شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 190شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 191شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 192شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...193شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...194شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 195شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 196شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 197شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...198شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 199شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 200شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 201شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...202شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 203شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 204شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 205شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...206شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...207شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...208شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 209شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 210شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 211شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 212شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 213شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 214شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 215شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...216شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 217شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 218شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 219شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 220شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 221شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 222شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 223شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...224شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 225شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 226شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 227شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...228شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 229شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...230شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...231شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 232شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...233شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...234شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 235شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 236شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 237شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 238شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 239شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 240شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...241شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 242شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 243شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 244شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...245شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 246شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...247شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...248شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...249شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 250شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 251شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 252شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 253شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...254شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 255شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...256شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...257شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...258شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...259شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 260شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 261شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 262شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...263شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 264شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...265شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 266شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 267شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 268شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 269شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 270شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 271شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 272شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...273شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 274شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...275شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 276شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 277شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 278شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 279شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 280شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 281شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...282شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 283شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 284شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...285شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 286شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...287شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 288شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 289شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 290شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...291شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...292شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 293شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 294شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...295شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...296شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 297شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...298شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...299شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...300شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...301شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 302شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 303شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...304شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...305شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 306شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 307شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 308شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 309شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...310شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...311شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...312شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 313شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 314شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...315شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 316شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 317شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...318شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 319شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...320شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...321شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 322شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 323شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 324شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 325شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...326شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 327شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 328شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...329شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...330شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 331شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...332شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 333شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 334شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...335شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...336شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 337شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 338شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 339شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...340شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 341شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 342شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ