به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام توام

1590عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام توام
شکر این بخت چگویم که در ایام توام
مرغ هرگز نپرد سوی من و من همه عمر
چشم در راه خبر گوش به پیغام توام
ساقیا تشنه لم سوز مرا عیب مکن
چکنم سوخته جرعه یی از جان توام
تو ملک خویی و با من سخن از لطف کنی
من خراب از ستم و کشته دشنام توام
نظری کن که گدای نظرم چون اهلی
نه چو کوته نظران در پی انعام توام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 2شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...3شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...4شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...5شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...6شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...7شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 8شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 9شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 10شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 11شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 12شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...13شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...14شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 15شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...16شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 17شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 18شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 19شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...20شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 21شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...22شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 23شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 24شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 25شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 26شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...27شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...28شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 29شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...30شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 31شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...32شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...33شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 34شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 35شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...36شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...37شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 38شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 39شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 40شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...41شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 42شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 43شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 44شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...45شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 46شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 47شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 48شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...49شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...50شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 51شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...52شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...53شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 54شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...55شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 56شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 57شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 58شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 59شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...60شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 61شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...62شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...63شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...64شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...65شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 66شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...67شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 68شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...69شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 70شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 71شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 72شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 73شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...74شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...75شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...76شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...77شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...78شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...79شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...80شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 81شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 82شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...83شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 84شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 85شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...86شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...87شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 88شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...89شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...90شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...91شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...92شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 93شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...94شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...95شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 96شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 97شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...98شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 99شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 100شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 101شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...102شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 103شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 104شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...105شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...106شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 107شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 108شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 109شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 110شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...111شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 112شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 113شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...114شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...115شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 116شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...117شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 118شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...119شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 120شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...121شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...122شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 123شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 124شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...125شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...126شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 127شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...128شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 129شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 130شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...131شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...132شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...133شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...134شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 135شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 136شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 137شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...138شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...139شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 140شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...141شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...142شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 143شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...144شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 145شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 146شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...147شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 148شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...149شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 150شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...151شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...152شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 153شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...154شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 155شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...156شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...157شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 158شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 159شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...160شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 161شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...162شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...163شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...164شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 165شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 166شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 167شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 168شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...169شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...170شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 171شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 172شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 173شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...174شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 175شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 176شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 177شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...178شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 179شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 180شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 181شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...182شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...183شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...184شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 185شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 186شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 187شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 188شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 189شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 190شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 191شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...192شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 193شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 194شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 195شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 196شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 197شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 198شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 199شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...200شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 201شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 202شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 203شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...204شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 205شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...206شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...207شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 208شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...209شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...210شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 211شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 212شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 213شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 214شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 215شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 216شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...217شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 218شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 219شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 220شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...221شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 222شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...223شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...224شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...225شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 226شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 227شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 228شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 229شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...230شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 231شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...232شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...233شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...234شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...235شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 236شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 237شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 238شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...239شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 240شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...241شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 242شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 243شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 244شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 245شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 246شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 247شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 248شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...249شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 250شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...251شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 252شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 253شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 254شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 255شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 256شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 257شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...258شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 259شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 260شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...261شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 262شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...263شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 264شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 265شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 266شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...267شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...268شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 269شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 270شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...271شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...272شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 273شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...274شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...275شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...276شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...277شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 278شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 279شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...280شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...281شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 282شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 283شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 284شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 285شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...286شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...287شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...288شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 289شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 290شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...291شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 292شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 293شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...294شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 295شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...296شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...297شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 298شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 299شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 300شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 301شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...302شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 303شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 304شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...305شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...306شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 307شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...308شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 309شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 310شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...311شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...312شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 313شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 314شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 315شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...316شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 317شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 318شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ