کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم
    از مه عید و شفق نعل در آتش دارم
    هرکه بینی خوشی خود طلبد جز من زار
    که بدین ناخوشی خویش عجب خوش دارم
    خورده ام تیر تو چون آهو از آن بار دگر
    از پی تیر دگر چشم به ترکش دارم
    مکن ایدوست قیاس طرب از رنگ رخم
    که بصد خون جگر چهره منقش دارم
    جان جفا چند کشد کز تو بجان رحمت نیست
    شرم باری من ازین جان بلاکش دارم
    در چنین قحط کرم شاکرم از پیر مغان
    که اگر هیچ ندارم می بیغش دارم
    گفت اهلی چو طبیب تو منم دل خوشدار
    من نه آنم که دل خسته مشوش دارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha