به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست نداریم

1550عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ما وصل تو با بوالهوسان دوست نداریم
نوش تو بجوش مگسان دوست نداریم
رفتیم ز گلزار تو از دست رقیبان
بر دامن گل دست خسان دوست نداریم
مردانه گذشتیم ز جان وز همه پیشیم
واماندگی بازپسان دوست نداریم
غیرت نگذارد که بگیریم کناری
معشوقه هم آغوش کسان دوست نداریم
فریاد مکن اهلی اگر میکشدت هجر
ما منت فریاد رسان دوست نداریم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 2شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...3شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 4شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 5شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...6شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...7شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...8شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...9شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...10شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 11شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 12شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 13شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 14شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 15شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...16شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...17شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 18شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...19شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 20شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 21شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 22شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...23شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 24شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...25شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 26شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 27شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 28شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 29شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...30شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...31شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 32شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...33شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 34شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...35شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...36شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 37شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 38شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...39شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...40شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 41شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 42شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 43شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...44شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 45شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 46شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 47شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...48شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 49شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 50شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 51شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...52شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...53شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 54شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...55شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...56شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 57شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...58شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 59شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 60شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 61شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 62شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...63شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 64شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...65شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...66شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...67شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...68شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 69شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...70شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 71شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...72شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 73شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 74شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 75شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 76شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...77شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...78شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...79شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...80شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...81شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...82شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...83شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 84شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 85شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...86شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 87شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 88شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...89شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...90شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 91شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...92شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...93شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...94شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...95شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 96شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...97شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...98شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 99شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 100شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...101شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 102شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 103شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 104شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...105شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 106شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 107شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...108شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...109شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 110شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 111شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 112شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 113شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...114شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 115شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 116شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...117شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...118شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 119شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...120شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 121شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...122شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 123شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...124شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...125شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 126شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 127شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...128شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...129شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 130شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...131شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 132شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 133شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...134شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...135شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...136شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...137شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 138شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 139شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 140شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...141شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...142شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 143شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...144شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...145شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 146شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...147شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 148شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 149شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...150شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 151شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...152شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 153شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...154شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...155شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 156شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...157شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 158شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...159شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...160شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 161شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 162شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...163شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 164شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...165شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...166شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...167شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 168شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 169شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 170شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 171شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...172شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...173شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 174شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 175شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 176شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...177شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 178شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 179شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 180شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...181شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 182شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 183شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 184شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...185شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...186شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...187شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 188شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 189شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 190شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 191شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 192شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 193شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 194شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...195شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 196شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 197شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 198شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 199شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 200شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 201شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 202شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...203شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 204شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 205شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 206شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...207شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 208شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...209شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...210شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 211شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...212شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...213شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 214شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 215شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 216شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 217شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 218شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 219شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...220شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 221شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 222شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 223شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...224شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 225شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...226شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...227شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...228شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 229شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 230شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 231شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 232شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...233شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 234شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...235شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...236شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...237شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...238شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 239شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 240شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 241شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...242شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 243شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...244شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 245شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 246شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 247شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 248شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 249شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 250شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 251شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...252شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 253شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...254شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 255شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 256شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 257شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 258شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 259شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 260شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...261شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 262شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 263شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...264شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 265شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...266شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 267شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 268شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 269شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...270شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...271شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 272شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 273شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...274شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...275شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 276شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...277شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...278شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...279شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...280شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 281شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 282شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...283شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...284شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 285شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 286شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 287شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 288شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...289شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...290شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...291شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 292شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 293شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...294شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 295شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 296شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...297شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 298شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...299شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...300شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 301شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 302شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 303شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 304شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...305شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 306شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 307شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...308شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...309شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 310شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...311شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 312شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 313شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...314شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...315شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 316شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 317شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 318شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...319شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 320شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 321شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ