به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم

1580عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم
از خود بگذشتیم و بمطلوب رسیدیم
انصاف همین است که ما صبر نداریم
هرچند که در صبر به ایوب رسیدیم
از خون شهیدان تو خوش معرکه گرم است
ما نیز درین معرکه خوش خوب رسیدیم
مکتوبم اگر میبری ایباد روان باش
کاینک من و جان از پی مکتوب رسیدیم
اهلی نرسیدیم ز یوسف بوصالی
لیکن بغم و محنت یعقوب رسیدیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم 2شمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم 3شمارهٔ ۱۰۴۹: گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدی ...4شمارهٔ ۱۰۵۰: از بسکه می وصلت بیرون رود از دست ...5شمارهٔ ۱۰۵۱: دل چو کوه از حسرت لعل تو خونشد چ ...6شمارهٔ ۱۰۵۲: من کز غمت ز دیده می لاله گون خور ...7شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 8شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...9شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 10شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 11شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 12شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 13شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...14شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...15شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 16شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...17شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...18شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 19شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...20شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...21شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 22شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...23شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 24شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 25شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...26شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...27شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...28شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...29شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...30شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 31شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 32شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 33شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 34شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 35شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...36شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...37شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 38شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...39شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 40شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 41شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 42شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...43شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 44شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...45شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 46شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 47شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 48شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 49شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...50شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...51شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 52شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...53شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 54شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...55شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...56شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 57شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 58شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...59شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...60شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 61شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 62شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 63شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...64شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 65شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 66شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 67شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...68شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 69شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 70شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 71شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...72شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...73شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 74شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...75شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...76شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 77شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...78شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 79شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 80شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 81شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 82شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...83شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 84شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...85شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...86شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...87شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...88شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 89شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...90شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 91شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...92شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 93شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 94شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 95شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 96شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...97شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...98شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...99شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...100شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...101شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...102شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...103شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 104شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 105شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...106شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 107شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 108شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...109شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...110شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 111شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...112شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...113شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...114شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...115شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 116شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...117شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...118شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 119شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 120شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...121شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 122شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 123شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 124شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...125شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 126شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 127شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...128شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...129شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 130شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 131شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 132شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 133شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...134شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 135شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 136شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...137شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...138شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 139شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...140شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 141شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...142شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 143شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...144شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...145شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 146شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 147شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...148شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...149شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 150شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...151شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 152شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 153شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...154شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...155شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...156شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...157شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 158شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 159شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 160شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...161شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...162شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 163شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...164شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...165شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 166شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...167شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 168شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 169شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...170شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 171شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...172شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 173شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...174شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...175شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 176شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...177شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 178شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...179شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...180شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 181شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 182شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...183شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 184شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...185شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...186شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...187شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 188شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 189شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 190شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 191شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...192شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...193شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 194شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 195شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 196شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...197شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 198شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 199شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 200شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...201شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 202شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 203شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 204شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...205شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...206شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...207شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 208شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 209شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 210شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 211شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 212شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 213شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 214شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...215شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 216شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 217شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 218شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 219شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 220شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 221شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 222شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...223شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 224شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 225شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 226شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...227شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 228شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...229شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...230شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 231شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...232شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...233شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 234شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 235شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 236شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 237شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 238شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 239شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...240شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 241شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 242شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 243شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...244شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 245شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...246شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...247شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...248شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 249شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 250شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 251شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 252شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...253شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 254شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...255شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...256شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...257شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...258شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 259شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 260شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 261شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...262شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 263شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...264شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 265شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 266شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 267شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 268شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 269شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 270شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 271شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...272شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 273شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...274شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 275شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 276شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 277شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 278شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 279شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 280شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...281شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 282شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 283شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...284شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 285شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...286شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 287شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 288شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 289شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...290شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...291شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 292شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 293شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...294شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...295شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 296شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...297شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...298شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...299شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...300شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 301شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 302شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...303شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...304شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 305شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 306شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 307شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 308شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...309شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...310شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...311شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 312شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 313شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...314شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 315شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 316شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...317شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 318شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...319شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...320شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 321شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 322شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 323شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 324شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...325شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 326شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 327شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...328شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...329شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 330شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...331شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 332شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 333شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...334شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...335شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 336شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 337شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 338شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...339شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 340شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 341شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ