به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی میکنم

1710عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

توبه کردم عمری اکنون باده صافی میکنم
عمر ضایع کرده خود را تلافی میکنم
گر چو جام جم نگویم آگه از غیبم چه عیب
روزگاری شد که از می سینه صافی میکنم
همچو مویی شد تنم وز غم شکافم سینه را
در خیال آن میان من موشکافی میکنم
زهر هجران میخورم امید وصل نوش نیست
من بصبر این زهر را تریاک شافی میکنم
روز و شب در عیش و شادی از غمش چون اهلیم
هم غمش کرد اینوفا کان عیش وافی میکنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 2شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...3شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 4شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 5شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 6شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 7شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...8شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...9شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 10شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...11شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...12شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 13شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...14شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...15شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 16شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...17شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 18شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 19شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...20شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...21شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...22شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...23شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...24شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 25شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 26شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 27شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 28شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 29شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...30شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...31شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 32شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...33شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 34شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 35شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 36شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...37شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 38شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...39شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 40شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 41شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 42شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 43شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...44شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...45شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 46شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...47شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 48شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...49شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...50شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 51شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 52شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...53شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...54شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 55شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 56شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 57شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...58شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 59شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 60شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 61شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...62شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 63شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 64شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 65شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...66شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...67شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 68شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...69شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...70شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 71شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...72شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 73شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 74شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 75شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 76شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...77شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 78شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...79شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...80شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...81شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...82شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 83شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...84شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 85شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...86شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 87شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 88شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 89شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 90شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...91شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...92شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...93شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...94شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...95شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...96شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...97شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 98شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 99شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...100شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 101شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 102شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...103شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...104شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 105شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...106شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...107شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...108شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...109شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 110شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...111شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...112شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 113شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 114شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...115شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 116شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 117شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 118شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...119شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 120شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 121شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...122شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...123شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 124شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 125شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 126شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 127شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...128شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 129شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 130شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...131شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...132شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 133شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...134شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 135شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...136شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 137شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...138شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...139شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 140شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 141شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...142شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...143شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 144شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...145شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 146شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 147شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...148شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...149شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...150شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...151شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 152شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 153شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 154شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...155شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...156شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 157شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...158شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...159شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 160شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...161شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 162شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 163شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...164شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 165شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...166شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 167شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...168شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...169شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 170شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...171شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 172شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...173شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...174شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 175شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 176شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...177شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 178شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...179شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...180شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...181شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 182شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 183شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 184شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 185شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...186شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...187شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 188شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 189شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 190شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...191شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 192شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 193شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 194شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...195شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 196شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 197شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 198شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...199شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...200شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...201شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 202شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 203شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 204شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 205شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 206شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 207شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 208شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...209شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 210شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 211شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 212شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 213شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 214شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 215شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 216شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...217شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 218شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 219شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 220شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...221شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 222شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...223شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...224شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 225شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...226شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...227شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 228شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 229شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 230شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 231شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 232شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 233شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...234شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 235شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 236شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 237شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...238شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 239شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...240شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...241شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...242شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 243شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 244شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 245شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 246شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...247شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 248شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...249شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...250شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...251شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...252شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 253شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 254شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 255شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...256شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 257شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...258شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 259شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 260شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 261شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 262شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 263شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 264شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 265شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...266شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 267شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...268شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 269شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 270شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 271شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 272شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 273شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 274شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...275شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 276شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 277شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...278شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 279شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...280شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 281شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 282شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 283شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...284شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...285شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 286شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 287شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...288شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...289شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 290شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...291شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...292شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...293شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...294شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 295شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 296شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...297شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...298شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 299شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 300شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 301شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 302شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...303شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...304شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...305شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 306شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 307شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...308شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 309شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 310شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...311شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 312شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...313شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...314شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 315شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 316شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 317شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 318شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...319شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 320شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 321شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...322شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...323شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 324شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...325شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 326شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 327شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...328شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...329شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 330شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 331شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 332شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...333شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 334شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 335شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ