کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    لاف صاحب نظری از دل هشیار خوش است
    چشم بیدار فراوان، دل بیدار خوش است
    خوش بود گر رگ جان رشته زنار بود
    بزبان چند توان گفت که زنار خوش است
    مستی و رقص و طرب شیوه عیاران است
    رقص مستان محبت بسردار خوش است
    ای اجل رحم کن امروز بوصلم بگذار
    که جگر تشنه ام و شربت دیدار خوش است
    گلرخان مرهم داغ دل مراغان خودند
    آه از آن گل که بآزار من زار خوش است
    گر ملول است طبیب از غم بیماری دل
    گو تو خوش باش که با غم دل بیمار خوش است
    سربلندان جهان با گل این باغ خوشند
    دل افتاده اهلی است که با خار خوش است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha