کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهان جوان ز بهار و خزان پیری ماست
    کنون بساغر می وقت دستگیری ماست
    تو مست عیش و فقیران غبار غم دارند
    ترا چه غم ز غبار غم و فقیری ماست
    وصال چشمه خورشید سایه تابش نیست
    مگو که دوری از آب حیات سیری ماست
    اگر چو ذره دلیریم پیشت ای خورشید
    هم از حمایت مهر تو این دلیری ماست
    خلاص ما ز اسیری مباد تا به ابد
    اگر مراد توای دوست در اسیری ماست
    سخن ز وصف جوانان دلپذیر مگوی
    اگر مراد تو ناصح سخن پذیری ماست
    غم از قیری ما نیست ذره وش اهلی
    که آفتاب در آن کو بصد حقیری ماست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha