کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کنون که جامه چو من میدری که سر مستم
    خوش است سینه صفایی اگر دهد دستم
    زلاف مردمی ام قید خود پسندی بود
    سگ تو گشتم و از بند خویش وارستم
    بدان هوس که چو دیو انگان خورم سنگت
    هزار شیشه ناموس و ننگ بشکستم
    تو آفتابی و من همچو عیسی از تجرید
    بریدم از همه اشیا و با تو پیوستم
    به هیچ راه چو اهلی ندیدمت روزی
    که سالها بامید تو باز ننشستم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha