به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۱۰۱۲: سوختم چندانکه سر زد شعله از پیراهنم

1540عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سوختم چندانکه سر زد شعله از پیراهنم
آتش من بین مدار ایدوست دست از دامنم
بنده دلجویی مهر توام کز من ز عشق
گر چه میرنجد نمیخواهد کز و دل برکنم
بد گمان با من مشو کز دفع تهمت پیش غیر
با حریفان دگر لاف محبت میزنم
با وجود عشق پنهان گه گهی بی اختیار
میکشم آهی و خلقی در گمان می افکنم
اهلی از داغ بتان چون کافرم آتش پرست
اینقدر باشد که او در دیر و من در گلخنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۰۱۱: سایه صفت ز ماه خود میل وصال میکن ...2شمارهٔ ۱۰۱۲: سوختم چندانکه سر زد شعله از پیرا ...3شمارهٔ ۱۰۱۳: سگ توام من و عمری بغم اسیر شدم 4شمارهٔ ۱۰۱۴: ز در مران اگر آلوده و هوسناکیم 5شمارهٔ ۱۰۱۵: حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم 6شمارهٔ ۱۰۱۶: هرگز از بخت نیامد قدحی در دستم 7شمارهٔ ۱۰۱۷: پیرم چو چنگ با قد پرخم شکسته ام 8شمارهٔ ۱۰۱۸: ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم 9شمارهٔ ۱۰۱۹: عمریست کز عشق بتان این شور و مست ...10شمارهٔ ۱۰۲۰: چو ماه نوجمال عالم افروزش که می ...11شمارهٔ ۱۰۲۱: سوختم از نوش وصلت کارزو میداشتم 12شمارهٔ ۱۰۲۲: از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم 13شمارهٔ ۱۰۲۳: سرو من، چون سخن از لعل چو قندت گ ...14شمارهٔ ۱۰۲۴: بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم 15شمارهٔ ۱۰۲۵: کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ا ...16شمارهٔ ۱۰۲۶: پیش تو ایطبیب جان بسکه ز خویش می ...17شمارهٔ ۱۰۲۷: غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زن ...18شمارهٔ ۱۰۲۸: چند از هوس آن لب چون قند بسوزم 19شمارهٔ ۱۰۲۹: سخن نگفته بهم جنگ و ماجرا داریم 20شمارهٔ ۱۰۳۰: تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم 21شمارهٔ ۱۰۳۱: منعت از همنفسان چند بصد پند کنم 22شمارهٔ ۱۰۳۲: با چون تو شوخی سرو قد عاشق کش و ...23شمارهٔ ۱۰۳۳: ز بسکه خار ملامت کشیده دامانم 24شمارهٔ ۱۰۳۴: هست کحل بصر از خاک ره او هوسم 25شمارهٔ ۱۰۳۵: جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم 26شمارهٔ ۱۰۳۶: دل از آرزو چه خون شد بدعا چه کام ...27شمارهٔ ۱۰۳۷: چو بینم هر دمت با غیر از غیرت خر ...28شمارهٔ ۱۰۳۸: دش از داغت زمانی در غم دل بوده ا ...29شمارهٔ ۱۰۳۹: طوفان کنم از اشک و رخ خاک بشویم 30شمارهٔ ۱۰۴۰: شب وعده داد مست و بره دیده دوختم 31شمارهٔ ۱۰۴۱: شدم بازیچه طفلان که در هرجا که ب ...32شمارهٔ ۱۰۴۲: روز آخر کز جهان با دیده گریان رو ...33شمارهٔ ۱۰۴۳: من که چون لاله ز داغ تو بر افروخ ...34شمارهٔ ۱۰۴۴: ندارم چاره یی جانا که با لعلت در ...35شمارهٔ ۱۰۴۵: اسیر در دم و یک همنفس نمی بینم 36شمارهٔ ۱۰۴۶: آنعید مشتاقان که من قربان او صد ...37شمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم 38شمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم 39شمارهٔ ۱۰۴۹: گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدی ...40شمارهٔ ۱۰۵۰: از بسکه می وصلت بیرون رود از دست ...41شمارهٔ ۱۰۵۱: دل چو کوه از حسرت لعل تو خونشد چ ...42شمارهٔ ۱۰۵۲: من کز غمت ز دیده می لاله گون خور ...43شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 44شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...45شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 46شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 47شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 48شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 49شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...50شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...51شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 52شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...53شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...54شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 55شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...56شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...57شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 58شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...59شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 60شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 61شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...62شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...63شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...64شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...65شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...66شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 67شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 68شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 69شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 70شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 71شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...72شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...73شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 74شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...75شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 76شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 77شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 78شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...79شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 80شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...81شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 82شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 83شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 84شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 85شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...86شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...87شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 88شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...89شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 90شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...91شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...92شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 93شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 94شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...95شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...96شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 97شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 98شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 99شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...100شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 101شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 102شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 103شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...104شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 105شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 106شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 107شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...108شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...109شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 110شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...111شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...112شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 113شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...114شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 115شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 116شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 117شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 118شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...119شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 120شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...121شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...122شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...123شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...124شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 125شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...126شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 127شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...128شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 129شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 130شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 131شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 132شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...133شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...134شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...135شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...136شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...137شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...138شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...139شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 140شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 141شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...142شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 143شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 144شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...145شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...146شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 147شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...148شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...149شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...150شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...151شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 152شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...153شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...154شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 155شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 156شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...157شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 158شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 159شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 160شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...161شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 162شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 163شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...164شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...165شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 166شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 167شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 168شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 169شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...170شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 171شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 172شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...173شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...174شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 175شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...176شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 177شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...178شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 179شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...180شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...181شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 182شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 183شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...184شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...185شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 186شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...187شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 188شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 189شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...190شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...191شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...192شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...193شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 194شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 195شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 196شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...197شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...198شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 199شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...200شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...201شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 202شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...203شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 204شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 205شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...206شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 207شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...208شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 209شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...210شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...211شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 212شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...213شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 214شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...215شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...216شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 217شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 218شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...219شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 220شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...221شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...222شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...223شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 224شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 225شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 226شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 227شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...228شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...229شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 230شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 231شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 232شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...233شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 234شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 235شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 236شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...237شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 238شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 239شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 240شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...241شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...242شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...243شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 244شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 245شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 246شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 247شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 248شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 249شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 250شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...251شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 252شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 253شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 254شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 255شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 256شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 257شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 258شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...259شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 260شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 261شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 262شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...263شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 264شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...265شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...266شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 267شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...268شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...269شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 270شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 271شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 272شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 273شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 274شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 275شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...276شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 277شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 278شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 279شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...280شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 281شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...282شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...283شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...284شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 285شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 286شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 287شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 288شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...289شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 290شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...291شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...292شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...293شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...294شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 295شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 296شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 297شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...298شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 299شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...300شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 301شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 302شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 303شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 304شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 305شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 306شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 307شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...308شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 309شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...310شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 311شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 312شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 313شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 314شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 315شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 316شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...317شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 318شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 319شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...320شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 321شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...322شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 323شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 324شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 325شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...326شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...327شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 328شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 329شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...330شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...331شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 332شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...333شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...334شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...335شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...336شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 337شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 338شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...339شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...340شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 341شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 342شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 343شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 344شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...345شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...346شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...347شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 348شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 349شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...350شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 351شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 352شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...353شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 354شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...355شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...356شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 357شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 358شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 359شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 360شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...361شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 362شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 363شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...364شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...365شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 366شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...367شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 368شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 369شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...370شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...371شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 372شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 373شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 374شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...375شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 376شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 377شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ