کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم
    زان خار شدم کز تو بریدن نتوانم
    فریاد که از شوق جمال تو هلاکم
    وز نازکی خوی تو دیدن نتوانم
    از گوشه ابروی توام چشم گشادست
    هرچند کمان تو کشیدن نتوانم
    ای یوسف مصری به زکاتم نظری کن
    چون گوهر وصل تو خریدن نتوانم
    پروانه صفت بال و پرم سوختی ایشمع
    تا پیش تو گستاخ پریدن نتوانم
    بویی بفرست ای چمن حسن تو باری
    گر من گلی از باغ تو چیدن نتوانم
    زهرم مده و صبر مفرما ز رخ خود
    کاین چاشنی تلخ چشیدن نتوانم
    اهلی به طپیدن نرهد کس ز کمندش
    تسلیم شو چونکه رهیدن نتوانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha