به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۹۹۵: عمریست که من خاک ره درد کشانم

1620عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

عمریست که من خاک ره درد کشانم
چون سایه قدم بر قدم پیر مغانم
از زهد برندی چو فتادم چه تفاوت
آن روز همین بودم و امروز همانم
با پیر مغان بسته ام اینعهد که دیگر
جز خدمت رندان نکنم تا بتوانم
ای خضر سعادت مددی تا چو خط یار
خود را بلب چشمه حیوان برسانم
اهلی بدلم زخم نهان کز ستم اوست
روزی بتو بنمایم اگر زنده بمانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۹۴: تو در آتش ز تب چو نشمع و من دور ا ...2شمارهٔ ۹۹۵: عمریست که من خاک ره درد کشانم 3شمارهٔ ۹۹۶: عمریکه بیرخت من درمانده بوده ام 4شمارهٔ ۹۹۷: خوش آنکه پیش تو دور از دیار خود گ ...5شمارهٔ ۹۹۸: دل با تو بگفتار و زبان با دگرانم 6شمارهٔ ۹۹۹: بیک نظر که بر آن مه شب وصال کنم 7شمارهٔ ۱۰۰۰: ناچار اگر دمی ز سر کوی او روم 8شمارهٔ ۱۰۰۱: در سجود آستانت از سفر باز آمدیم 9شمارهٔ ۱۰۰۲: سنگ جفا بقصد دل زار خسته ام 10شمارهٔ ۱۰۰۳: با کس سخن مگو که من از غیرت آتشم 11شمارهٔ ۱۰۰۴: هر چند از وصالت ای آفتاب دورم 12شمارهٔ ۱۰۰۵: ای جگر از تو پر نمک دیده شور بخت ...13شمارهٔ ۱۰۰۶: ظن مبر کز دود دل پیشت شکایت میکن ...14شمارهٔ ۱۰۰۷: نه تاب وصل و نه صبرم کز و کناره ...15شمارهٔ ۱۰۰۸: منم آنکه مست و بیخود ز غم تو لال ...16شمارهٔ ۱۰۰۹: پیش تو غم دل که نهان بود نگفتیم 17شمارهٔ ۱۰۱۰: تو عیش کن بفراغت که من سپند توام 18شمارهٔ ۱۰۱۱: سایه صفت ز ماه خود میل وصال میکن ...19شمارهٔ ۱۰۱۲: سوختم چندانکه سر زد شعله از پیرا ...20شمارهٔ ۱۰۱۳: سگ توام من و عمری بغم اسیر شدم 21شمارهٔ ۱۰۱۴: ز در مران اگر آلوده و هوسناکیم 22شمارهٔ ۱۰۱۵: حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم 23شمارهٔ ۱۰۱۶: هرگز از بخت نیامد قدحی در دستم 24شمارهٔ ۱۰۱۷: پیرم چو چنگ با قد پرخم شکسته ام 25شمارهٔ ۱۰۱۸: ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم 26شمارهٔ ۱۰۱۹: عمریست کز عشق بتان این شور و مست ...27شمارهٔ ۱۰۲۰: چو ماه نوجمال عالم افروزش که می ...28شمارهٔ ۱۰۲۱: سوختم از نوش وصلت کارزو میداشتم 29شمارهٔ ۱۰۲۲: از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم 30شمارهٔ ۱۰۲۳: سرو من، چون سخن از لعل چو قندت گ ...31شمارهٔ ۱۰۲۴: بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم 32شمارهٔ ۱۰۲۵: کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ا ...33شمارهٔ ۱۰۲۶: پیش تو ایطبیب جان بسکه ز خویش می ...34شمارهٔ ۱۰۲۷: غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زن ...35شمارهٔ ۱۰۲۸: چند از هوس آن لب چون قند بسوزم 36شمارهٔ ۱۰۲۹: سخن نگفته بهم جنگ و ماجرا داریم 37شمارهٔ ۱۰۳۰: تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم 38شمارهٔ ۱۰۳۱: منعت از همنفسان چند بصد پند کنم 39شمارهٔ ۱۰۳۲: با چون تو شوخی سرو قد عاشق کش و ...40شمارهٔ ۱۰۳۳: ز بسکه خار ملامت کشیده دامانم 41شمارهٔ ۱۰۳۴: هست کحل بصر از خاک ره او هوسم 42شمارهٔ ۱۰۳۵: جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم 43شمارهٔ ۱۰۳۶: دل از آرزو چه خون شد بدعا چه کام ...44شمارهٔ ۱۰۳۷: چو بینم هر دمت با غیر از غیرت خر ...45شمارهٔ ۱۰۳۸: دش از داغت زمانی در غم دل بوده ا ...46شمارهٔ ۱۰۳۹: طوفان کنم از اشک و رخ خاک بشویم 47شمارهٔ ۱۰۴۰: شب وعده داد مست و بره دیده دوختم 48شمارهٔ ۱۰۴۱: شدم بازیچه طفلان که در هرجا که ب ...49شمارهٔ ۱۰۴۲: روز آخر کز جهان با دیده گریان رو ...50شمارهٔ ۱۰۴۳: من که چون لاله ز داغ تو بر افروخ ...51شمارهٔ ۱۰۴۴: ندارم چاره یی جانا که با لعلت در ...52شمارهٔ ۱۰۴۵: اسیر در دم و یک همنفس نمی بینم 53شمارهٔ ۱۰۴۶: آنعید مشتاقان که من قربان او صد ...54شمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم 55شمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم 56شمارهٔ ۱۰۴۹: گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدی ...57شمارهٔ ۱۰۵۰: از بسکه می وصلت بیرون رود از دست ...58شمارهٔ ۱۰۵۱: دل چو کوه از حسرت لعل تو خونشد چ ...59شمارهٔ ۱۰۵۲: من کز غمت ز دیده می لاله گون خور ...60شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 61شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...62شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 63شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 64شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 65شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 66شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...67شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...68شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 69شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...70شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...71شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 72شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...73شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...74شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 75شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...76شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 77شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 78شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...79شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...80شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...81شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...82شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...83شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 84شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 85شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 86شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 87شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 88شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...89شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...90شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 91شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...92شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 93شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 94شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 95شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...96شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 97شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...98شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 99شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 100شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 101شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 102شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...103شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...104شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 105شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...106شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 107شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...108شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...109شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 110شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 111شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...112شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...113شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 114شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 115شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 116شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...117شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 118شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 119شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 120شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...121شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 122شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 123شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 124شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...125شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...126شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 127شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...128شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...129شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 130شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...131شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 132شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 133شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 134شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 135شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...136شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 137شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...138شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...139شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...140شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...141شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 142شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...143شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 144شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...145شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 146شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 147شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 148شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 149شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...150شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...151شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...152شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...153شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...154شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...155شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...156شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 157شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 158شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...159شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 160شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 161شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...162شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...163شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 164شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...165شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...166شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...167شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...168شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 169شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...170شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...171شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 172شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 173شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...174شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 175شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 176شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 177شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...178شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 179شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 180شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...181شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...182شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 183شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 184شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 185شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 186شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...187شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 188شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 189شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...190شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...191شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 192شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...193شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 194شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...195شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 196شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...197شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...198شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 199شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 200شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...201شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...202شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 203شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...204شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 205شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 206شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...207شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...208شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...209شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...210شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 211شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 212شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 213شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...214شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...215شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 216شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...217شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...218شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 219شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...220شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 221شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 222شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...223شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 224شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...225شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 226شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...227شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...228شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 229شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...230شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 231شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...232شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...233شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 234شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 235شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...236شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 237شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...238شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...239شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...240شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 241شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 242شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 243شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 244شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...245شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...246شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 247شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 248شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 249شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...250شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 251شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 252شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 253شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...254شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 255شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 256شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 257شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...258شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...259شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...260شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 261شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 262شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 263شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 264شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 265شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 266شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 267شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...268شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 269شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 270شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 271شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 272شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 273شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 274شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 275شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...276شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 277شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 278شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 279شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...280شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 281شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...282شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...283شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 284شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...285شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...286شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 287شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 288شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 289شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 290شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 291شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 292شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...293شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 294شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 295شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 296شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...297شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 298شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...299شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...300شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...301شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 302شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 303شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 304شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 305شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...306شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 307شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...308شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...309شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...310شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...311شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 312شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 313شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 314شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...315شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 316شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...317شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 318شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 319شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 320شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 321شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 322شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 323شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 324شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...325شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 326شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...327شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 328شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 329شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 330شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 331شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 332شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 333شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...334شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 335شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 336شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...337شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 338شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...339شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 340شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 341شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 342شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...343شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...344شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 345شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 346شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...347شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...348شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 349شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...350شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...351شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...352شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...353شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 354شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 355شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...356شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...357شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 358شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 359شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 360شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 361شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...362شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...363شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...364شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 365شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 366شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...367شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 368شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 369شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...370شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 371شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...372شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...373شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 374شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 375شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 376شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 377شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...378شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 379شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 380شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...381شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...382شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 383شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...384شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 385شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 386شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...387شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...388شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 389شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 390شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 391شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...392شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 393شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 394شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ