کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مایه خوبی غم بیچارگان خوردن بود
    خوبی خورشید هم از ذره پروردن بود
    ایکه عاشق میشوی از خون دل خوردن منال
    عشق ورزیدن بخوبان خون دل خوردن بود
    عاشقی هرچند افروزد چراغ دل چو شمع
    اولش سوز و گداز و آخرش مردن بود
    ای خوش آن جنگی که افتد در میان دوستان
    آخر از صلح و صفاشان دست در گردن بود
    نیستش پروای کس آنشوخ و کس را دل نماند
    وای اگر آن بیوفا در قصد دل بردن بود
    یار اگر افزون ز خورشیدست ما از ذره کم
    با ضعیفان خشم و بدمهری ستم کردن بود
    گر چو شمعت عشق سوزد اهلی از مردن به است
    سوختن دلگرمی و مردن دل افسردن بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha