به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۹۱۱: چون در کعبه به تقلید گرفتار مباش

1760عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چون در کعبه به تقلید گرفتار مباش
پشت بر کعبه مکن پشت بدیوار مباش
دل میازار که مرغان حرم میگویند
تا درین مرحله یی در پی آزار مباش
شکر از خنده شیرین بحریفان مچشان
نمک ریش اسیران دل افکار مباش
خارخارم مده از سنگ به بیگانه زدن
خار دلها مشو و نخل رطب بار مباش
اهلی خاک نشین را تو چه دانی چه کس است
معتقد گر نشوی در پی انکار مباش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۱۰: نبود کسی که نبود بلب تو اشتیاقش 2شمارهٔ ۹۱۱: چون در کعبه به تقلید گرفتار مباش 3شمارهٔ ۹۱۲: خوش آن ساعت که آن ساقی نشاننم پیش ...4شمارهٔ ۹۱۳: گر فراغت طلبی همنفس رندان باش 5شمارهٔ ۹۱۴: روشنی بخش دلم شد تن غم پرور خویش 6شمارهٔ ۹۱۵: بر مست خود به پیری و عمر تبه ببخش 7شمارهٔ ۹۱۶: گر تشنه آب خضری از سر اخلاص 8شمارهٔ ۹۱۷: عاشق دم کشتن ز جان آسان برآید همچ ...9شمارهٔ ۹۱۸: ز بهر کلبه عاشق دلا مجوی چراغ 10شمارهٔ ۹۱۹: چند فتد به کشتنم زلف تو ماه برطرف 11شمارهٔ ۹۲۰: مجنون منم گریخته عمری ز بند عشق 12شمارهٔ ۹۲۱: ماییم همچو مجنون استاد مذهب عشق 13شمارهٔ ۹۲۲: یار مستغنی و ما مستغرق دریای عشق 14شمارهٔ ۹۲۳: با حسن دوست دل نشکیبد ز داغ عشق 15شمارهٔ ۹۲۴: ز بسکه سینه خراش است زخم خار فراق 16شمارهٔ ۹۲۵: عیبم مکن اگر (که) من هستم (خراب) ...17شمارهٔ ۹۲۶: من چون خم صافی دلم گر غرقه ام در ...18شمارهٔ ۹۲۷: میزدی تیری به غیر و بر جگر خوردم ...19شمارهٔ ۹۲۸: گر سنگ زدی بر من و آسوده دل تنگ 20شمارهٔ ۹۲۹: با سینه نالان ز نی و چنگ چه حاصل 21شمارهٔ ۹۳۰: پرتوی گر افکنی در چشم از شمع جمال 22شمارهٔ ۹۳۱: صد بار اگر از جور توام خون رود از ...23شمارهٔ ۹۳۲: هر چند من سگ توام ای مشگبو غزال 24شمارهٔ ۹۳۳: چون لاله از داغ درون دارم دهان بر ...25شمارهٔ ۹۳۴: عاشق که برفروخت چراغت ز داغ دل 26شمارهٔ ۹۳۵: بزخم تیر تو جان رفت و خاک تن شد گ ...27شمارهٔ ۹۳۶: ز خشم و ناز تو صد شوق شد فزون در ...28شمارهٔ ۹۳۷: ما تا حدیث سبز خطان گوش کرده ایم 29شمارهٔ ۹۳۸: عاشق منم که با چو تو خونخواره یی ...30شمارهٔ ۹۳۹: چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم 31شمارهٔ ۹۴۰: ما شیشه ناموس به میخانه شکستیم 32شمارهٔ ۹۴۱: درعشق گنهکارم اگر خاک نگردم 33شمارهٔ ۹۴۲: چون مرغ نیم بسمل چندانکه می طپیدم 34شمارهٔ ۹۴۳: سجده بردم بدرش دوش چو تنها گشتم 35شمارهٔ ۹۴۴: گر صدهزار کاسه خون نوش میکنم 36شمارهٔ ۹۴۵: ما فیض دل و فیض الهی همه داریم 37شمارهٔ ۹۴۶: ما تحمل بر جفاهای تو ای گل میکنیم 38شمارهٔ ۹۴۷: ز سنگ دل شکنان دل حزین چرا داریم 39شمارهٔ ۹۴۸: با هرگل نورسته که برخاست نشستیم 40شمارهٔ ۹۴۹: غرق خونم که ازین بحر کناری گیرم 41شمارهٔ ۹۵۰: ما از ازل بعشق تو دیوانه زاده ایم 42شمارهٔ ۹۵۱: عالمی گر خون خورند از عشق ماهم می ...43شمارهٔ ۹۵۲: من از محرومی خود یا زرشک محرمان س ...44شمارهٔ ۹۵۳: اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم 45شمارهٔ ۹۵۴: داند دل تو راز من وزان تو من هم 46شمارهٔ ۹۵۵: رفتیم برون زین چمن و هیچ نگفتیم 47شمارهٔ ۹۵۶: ساقی کریم و یار خطاپوش و شاه هم 48شمارهٔ ۹۵۷: دیوانه عشق توام مجنون مادرزاد هم 49شمارهٔ ۹۵۸: در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم 50شمارهٔ ۹۵۹: از داغ می اگرچه در آتش چو لاله ام 51شمارهٔ ۹۶۰: خوش آنکه مست بروی تو دیده باز کنم 52شمارهٔ ۹۶۱: برتافت رخ چو آینه آنماه چون کنم 53شمارهٔ ۹۶۲: نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم 54شمارهٔ ۹۶۳: من خسته ایفلک کی دمی از تو شا گشت ...55شمارهٔ ۹۶۴: آنچنانم ز فراقت که ندانم چکنم 56شمارهٔ ۹۶۵: چون سایه گذر زان مه رخساره نداریم 57شمارهٔ ۹۶۶: از بسکه شدم جامه دران نعره زنان ه ...58شمارهٔ ۹۶۷: ماییم که در دیر خرابات مقیمیم 59شمارهٔ ۹۶۸: من سوخته خال و خط سیمبرانم 60شمارهٔ ۹۶۹: نه چنان بگرد کویت من ناصبور گردم 61شمارهٔ ۹۷۰: تاچند وصل روی تو ایمه طلب کنیم 62شمارهٔ ۹۷۱: چه شود گرت زمانی من دلفکار بینم 63شمارهٔ ۹۷۲: شبها چو سگان در طلبت در بدر افتم 64شمارهٔ ۹۷۳: چون لاله جگر چاک شدم غرقه بخون هم 65شمارهٔ ۹۷۴: آنم که دل بعالم پرغم نمیدهم 66شمارهٔ ۹۷۵: تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم 67شمارهٔ ۹۷۶: گنجی چو تو در سینه بکونین چکارم؟68شمارهٔ ۹۷۷: تو با فراغ خود امروز شاد و فردا ه ...69شمارهٔ ۹۷۸: ز بسکه رخنه ز تیر تو در درون دارم 70شمارهٔ ۹۷۹: کنون که جامه چو من میدری که سر مس ...71شمارهٔ ۹۸۰: نیستم طاقت که آه داد خواهی بشنوم 72شمارهٔ ۹۸۱: دی در رهش چو دیدم بس شرمناک گشتم 73شمارهٔ ۹۸۲: می ده که بی غبار غمی از جهان روم 74شمارهٔ ۹۸۳: یاد من کردی من از بخت این زیادت ی ...75شمارهٔ ۹۸۴: تا کی از گریه گره بر لب فریاد زنم 76شمارهٔ ۹۸۵: چندان بر آستان خرابات سر نهم 77شمارهٔ ۹۸۶: هر چند که خود دل ببلای تو سپردم 78شمارهٔ ۹۸۷: خوش آنکه تو بازآیی و من پای تو بو ...79شمارهٔ ۹۸۸: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 80شمارهٔ ۹۸۹: من که از دور ترا بینم و مدهوش شوم 81شمارهٔ ۹۹۰: تا کی بغیر گویی من چشم و گوش باشم 82شمارهٔ ۹۹۱: دل کباب از لعل او چون از دلش بیرو ...83شمارهٔ ۹۹۲: من لاف تقوی تا بکی در خرمن طاعت ز ...84شمارهٔ ۹۹۳: دور از درت به تیغ نه از بهر جان ش ...85شمارهٔ ۹۹۴: تو در آتش ز تب چو نشمع و من دور ا ...86شمارهٔ ۹۹۵: عمریست که من خاک ره درد کشانم 87شمارهٔ ۹۹۶: عمریکه بیرخت من درمانده بوده ام 88شمارهٔ ۹۹۷: خوش آنکه پیش تو دور از دیار خود گ ...89شمارهٔ ۹۹۸: دل با تو بگفتار و زبان با دگرانم 90شمارهٔ ۹۹۹: بیک نظر که بر آن مه شب وصال کنم 91شمارهٔ ۱۰۰۰: ناچار اگر دمی ز سر کوی او روم 92شمارهٔ ۱۰۰۱: در سجود آستانت از سفر باز آمدیم 93شمارهٔ ۱۰۰۲: سنگ جفا بقصد دل زار خسته ام 94شمارهٔ ۱۰۰۳: با کس سخن مگو که من از غیرت آتشم 95شمارهٔ ۱۰۰۴: هر چند از وصالت ای آفتاب دورم 96شمارهٔ ۱۰۰۵: ای جگر از تو پر نمک دیده شور بخت ...97شمارهٔ ۱۰۰۶: ظن مبر کز دود دل پیشت شکایت میکن ...98شمارهٔ ۱۰۰۷: نه تاب وصل و نه صبرم کز و کناره ...99شمارهٔ ۱۰۰۸: منم آنکه مست و بیخود ز غم تو لال ...100شمارهٔ ۱۰۰۹: پیش تو غم دل که نهان بود نگفتیم 101شمارهٔ ۱۰۱۰: تو عیش کن بفراغت که من سپند توام 102شمارهٔ ۱۰۱۱: سایه صفت ز ماه خود میل وصال میکن ...103شمارهٔ ۱۰۱۲: سوختم چندانکه سر زد شعله از پیرا ...104شمارهٔ ۱۰۱۳: سگ توام من و عمری بغم اسیر شدم 105شمارهٔ ۱۰۱۴: ز در مران اگر آلوده و هوسناکیم 106شمارهٔ ۱۰۱۵: حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم 107شمارهٔ ۱۰۱۶: هرگز از بخت نیامد قدحی در دستم 108شمارهٔ ۱۰۱۷: پیرم چو چنگ با قد پرخم شکسته ام 109شمارهٔ ۱۰۱۸: ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم 110شمارهٔ ۱۰۱۹: عمریست کز عشق بتان این شور و مست ...111شمارهٔ ۱۰۲۰: چو ماه نوجمال عالم افروزش که می ...112شمارهٔ ۱۰۲۱: سوختم از نوش وصلت کارزو میداشتم 113شمارهٔ ۱۰۲۲: از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم 114شمارهٔ ۱۰۲۳: سرو من، چون سخن از لعل چو قندت گ ...115شمارهٔ ۱۰۲۴: بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم 116شمارهٔ ۱۰۲۵: کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ا ...117شمارهٔ ۱۰۲۶: پیش تو ایطبیب جان بسکه ز خویش می ...118شمارهٔ ۱۰۲۷: غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زن ...119شمارهٔ ۱۰۲۸: چند از هوس آن لب چون قند بسوزم 120شمارهٔ ۱۰۲۹: سخن نگفته بهم جنگ و ماجرا داریم 121شمارهٔ ۱۰۳۰: تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم 122شمارهٔ ۱۰۳۱: منعت از همنفسان چند بصد پند کنم 123شمارهٔ ۱۰۳۲: با چون تو شوخی سرو قد عاشق کش و ...124شمارهٔ ۱۰۳۳: ز بسکه خار ملامت کشیده دامانم 125شمارهٔ ۱۰۳۴: هست کحل بصر از خاک ره او هوسم 126شمارهٔ ۱۰۳۵: جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم 127شمارهٔ ۱۰۳۶: دل از آرزو چه خون شد بدعا چه کام ...128شمارهٔ ۱۰۳۷: چو بینم هر دمت با غیر از غیرت خر ...129شمارهٔ ۱۰۳۸: دش از داغت زمانی در غم دل بوده ا ...130شمارهٔ ۱۰۳۹: طوفان کنم از اشک و رخ خاک بشویم 131شمارهٔ ۱۰۴۰: شب وعده داد مست و بره دیده دوختم 132شمارهٔ ۱۰۴۱: شدم بازیچه طفلان که در هرجا که ب ...133شمارهٔ ۱۰۴۲: روز آخر کز جهان با دیده گریان رو ...134شمارهٔ ۱۰۴۳: من که چون لاله ز داغ تو بر افروخ ...135شمارهٔ ۱۰۴۴: ندارم چاره یی جانا که با لعلت در ...136شمارهٔ ۱۰۴۵: اسیر در دم و یک همنفس نمی بینم 137شمارهٔ ۱۰۴۶: آنعید مشتاقان که من قربان او صد ...138شمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم 139شمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم 140شمارهٔ ۱۰۴۹: گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدی ...141شمارهٔ ۱۰۵۰: از بسکه می وصلت بیرون رود از دست ...142شمارهٔ ۱۰۵۱: دل چو کوه از حسرت لعل تو خونشد چ ...143شمارهٔ ۱۰۵۲: من کز غمت ز دیده می لاله گون خور ...144شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 145شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...146شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 147شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 148شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 149شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 150شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...151شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...152شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 153شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...154شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...155شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 156شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...157شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...158شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 159شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...160شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 161شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 162شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...163شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...164شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...165شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...166شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...167شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 168شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 169شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 170شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 171شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 172شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...173شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...174شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 175شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...176شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 177شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 178شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 179شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...180شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 181شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...182شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 183شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 184شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 185شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 186شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...187شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...188شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 189شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...190شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 191شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...192شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...193شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 194شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 195شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...196شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...197شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 198شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 199شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 200شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...201شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 202شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 203شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 204شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...205شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 206شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 207شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 208شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...209شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...210شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 211شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...212شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...213شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 214شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...215شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 216شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 217شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 218شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 219شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...220شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 221شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...222شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...223شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...224شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...225شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 226شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...227شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 228شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...229شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 230شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 231شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 232شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 233شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...234شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...235شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...236شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...237شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...238شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...239شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...240شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 241شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 242شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...243شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 244شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 245شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...246شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...247شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 248شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...249شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...250شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...251شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...252شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 253شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...254شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...255شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 256شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 257شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...258شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 259شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 260شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 261شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...262شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 263شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 264شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...265شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...266شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 267شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 268شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 269شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 270شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...271شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 272شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 273شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...274شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...275شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 276شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...277شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 278شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...279شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 280شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...281شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...282شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 283شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 284شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...285شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...286شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 287شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...288شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 289شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 290شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...291شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...292شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...293شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...294شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 295شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 296شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 297شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...298شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...299شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 300شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...301شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...302شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 303شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...304شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 305شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 306شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...307شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 308شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...309شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 310شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...311شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...312شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 313شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...314شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 315شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...316شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...317شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 318شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 319شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...320شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 321شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...322شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...323شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...324شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 325شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 326شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 327شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 328شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...329شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...330شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 331شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 332شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 333شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...334شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 335شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 336شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 337شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...338شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 339شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 340شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 341شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...342شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...343شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...344شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 345شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 346شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 347شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 348شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 349شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 350شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 351شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...352شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 353شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 354شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 355شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 356شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 357شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 358شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 359شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...360شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 361شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 362شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 363شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...364شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 365شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...366شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...367شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 368شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...369شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...370شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 371شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 372شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 373شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 374شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 375شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 376شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...377شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 378شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 379شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 380شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...381شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 382شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...383شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...384شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...385شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 386شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 387شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 388شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 389شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...390شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 391شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...392شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...393شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...394شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...395شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 396شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 397شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 398شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...399شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 400شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...401شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 402شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 403شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 404شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 405شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 406شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 407شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 408شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...409شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 410شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...411شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 412شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 413شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 414شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 415شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 416شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 417شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...418شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 419شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 420شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...421شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 422شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...423شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 424شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 425شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 426شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...427شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...428شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 429شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 430شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...431شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...432شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 433شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...434شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...435شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...436شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...437شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 438شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 439شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...440شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...441شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 442شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 443شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 444شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 445شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...446شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...447شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...448شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 449شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 450شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...451شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 452شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 453شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...454شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 455شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...456شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...457شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 458شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 459شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 460شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 461شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...462شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 463شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 464شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...465شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...466شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 467شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...468شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 469شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 470شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...471شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...472شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 473شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 474شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 475شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...476شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 477شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 478شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ