به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۹۱۲: خوش آن ساعت که آن ساقی نشاننم پیش خود مستش

2010عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خوش آن ساعت که آن ساقی نشاننم پیش خود مستش
نهد آن کاسه بر دست من و من بوسه بر دستش
فغان از زهر چشم او چه مرد افکن شرابست این
می تلخی چنین آنگاه ساقی نرگس مستش
دل از سرو بلند او بطوبی کی شود مایل
وگر مایل شود باشد گناه از همت پستش
درین نخجیرگه هردم هزاران صید می افتد
سگ آن صید مقبولم که بر فتراک خود بستش
به پابوس سهی قدان ز کوته دستی طالع
ندارد فرصتی اهلی ولیکن همتی هستش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۱۱: چون در کعبه به تقلید گرفتار مباش 2شمارهٔ ۹۱۲: خوش آن ساعت که آن ساقی نشاننم پیش ...3شمارهٔ ۹۱۳: گر فراغت طلبی همنفس رندان باش 4شمارهٔ ۹۱۴: روشنی بخش دلم شد تن غم پرور خویش 5شمارهٔ ۹۱۵: بر مست خود به پیری و عمر تبه ببخش 6شمارهٔ ۹۱۶: گر تشنه آب خضری از سر اخلاص 7شمارهٔ ۹۱۷: عاشق دم کشتن ز جان آسان برآید همچ ...8شمارهٔ ۹۱۸: ز بهر کلبه عاشق دلا مجوی چراغ 9شمارهٔ ۹۱۹: چند فتد به کشتنم زلف تو ماه برطرف 10شمارهٔ ۹۲۰: مجنون منم گریخته عمری ز بند عشق 11شمارهٔ ۹۲۱: ماییم همچو مجنون استاد مذهب عشق 12شمارهٔ ۹۲۲: یار مستغنی و ما مستغرق دریای عشق 13شمارهٔ ۹۲۳: با حسن دوست دل نشکیبد ز داغ عشق 14شمارهٔ ۹۲۴: ز بسکه سینه خراش است زخم خار فراق 15شمارهٔ ۹۲۵: عیبم مکن اگر (که) من هستم (خراب) ...16شمارهٔ ۹۲۶: من چون خم صافی دلم گر غرقه ام در ...17شمارهٔ ۹۲۷: میزدی تیری به غیر و بر جگر خوردم ...18شمارهٔ ۹۲۸: گر سنگ زدی بر من و آسوده دل تنگ 19شمارهٔ ۹۲۹: با سینه نالان ز نی و چنگ چه حاصل 20شمارهٔ ۹۳۰: پرتوی گر افکنی در چشم از شمع جمال 21شمارهٔ ۹۳۱: صد بار اگر از جور توام خون رود از ...22شمارهٔ ۹۳۲: هر چند من سگ توام ای مشگبو غزال 23شمارهٔ ۹۳۳: چون لاله از داغ درون دارم دهان بر ...24شمارهٔ ۹۳۴: عاشق که برفروخت چراغت ز داغ دل 25شمارهٔ ۹۳۵: بزخم تیر تو جان رفت و خاک تن شد گ ...26شمارهٔ ۹۳۶: ز خشم و ناز تو صد شوق شد فزون در ...27شمارهٔ ۹۳۷: ما تا حدیث سبز خطان گوش کرده ایم 28شمارهٔ ۹۳۸: عاشق منم که با چو تو خونخواره یی ...29شمارهٔ ۹۳۹: چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم 30شمارهٔ ۹۴۰: ما شیشه ناموس به میخانه شکستیم 31شمارهٔ ۹۴۱: درعشق گنهکارم اگر خاک نگردم 32شمارهٔ ۹۴۲: چون مرغ نیم بسمل چندانکه می طپیدم 33شمارهٔ ۹۴۳: سجده بردم بدرش دوش چو تنها گشتم 34شمارهٔ ۹۴۴: گر صدهزار کاسه خون نوش میکنم 35شمارهٔ ۹۴۵: ما فیض دل و فیض الهی همه داریم 36شمارهٔ ۹۴۶: ما تحمل بر جفاهای تو ای گل میکنیم 37شمارهٔ ۹۴۷: ز سنگ دل شکنان دل حزین چرا داریم 38شمارهٔ ۹۴۸: با هرگل نورسته که برخاست نشستیم 39شمارهٔ ۹۴۹: غرق خونم که ازین بحر کناری گیرم 40شمارهٔ ۹۵۰: ما از ازل بعشق تو دیوانه زاده ایم 41شمارهٔ ۹۵۱: عالمی گر خون خورند از عشق ماهم می ...42شمارهٔ ۹۵۲: من از محرومی خود یا زرشک محرمان س ...43شمارهٔ ۹۵۳: اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم 44شمارهٔ ۹۵۴: داند دل تو راز من وزان تو من هم 45شمارهٔ ۹۵۵: رفتیم برون زین چمن و هیچ نگفتیم 46شمارهٔ ۹۵۶: ساقی کریم و یار خطاپوش و شاه هم 47شمارهٔ ۹۵۷: دیوانه عشق توام مجنون مادرزاد هم 48شمارهٔ ۹۵۸: در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم 49شمارهٔ ۹۵۹: از داغ می اگرچه در آتش چو لاله ام 50شمارهٔ ۹۶۰: خوش آنکه مست بروی تو دیده باز کنم 51شمارهٔ ۹۶۱: برتافت رخ چو آینه آنماه چون کنم 52شمارهٔ ۹۶۲: نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم 53شمارهٔ ۹۶۳: من خسته ایفلک کی دمی از تو شا گشت ...54شمارهٔ ۹۶۴: آنچنانم ز فراقت که ندانم چکنم 55شمارهٔ ۹۶۵: چون سایه گذر زان مه رخساره نداریم 56شمارهٔ ۹۶۶: از بسکه شدم جامه دران نعره زنان ه ...57شمارهٔ ۹۶۷: ماییم که در دیر خرابات مقیمیم 58شمارهٔ ۹۶۸: من سوخته خال و خط سیمبرانم 59شمارهٔ ۹۶۹: نه چنان بگرد کویت من ناصبور گردم 60شمارهٔ ۹۷۰: تاچند وصل روی تو ایمه طلب کنیم 61شمارهٔ ۹۷۱: چه شود گرت زمانی من دلفکار بینم 62شمارهٔ ۹۷۲: شبها چو سگان در طلبت در بدر افتم 63شمارهٔ ۹۷۳: چون لاله جگر چاک شدم غرقه بخون هم 64شمارهٔ ۹۷۴: آنم که دل بعالم پرغم نمیدهم 65شمارهٔ ۹۷۵: تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم 66شمارهٔ ۹۷۶: گنجی چو تو در سینه بکونین چکارم؟67شمارهٔ ۹۷۷: تو با فراغ خود امروز شاد و فردا ه ...68شمارهٔ ۹۷۸: ز بسکه رخنه ز تیر تو در درون دارم 69شمارهٔ ۹۷۹: کنون که جامه چو من میدری که سر مس ...70شمارهٔ ۹۸۰: نیستم طاقت که آه داد خواهی بشنوم 71شمارهٔ ۹۸۱: دی در رهش چو دیدم بس شرمناک گشتم 72شمارهٔ ۹۸۲: می ده که بی غبار غمی از جهان روم 73شمارهٔ ۹۸۳: یاد من کردی من از بخت این زیادت ی ...74شمارهٔ ۹۸۴: تا کی از گریه گره بر لب فریاد زنم 75شمارهٔ ۹۸۵: چندان بر آستان خرابات سر نهم 76شمارهٔ ۹۸۶: هر چند که خود دل ببلای تو سپردم 77شمارهٔ ۹۸۷: خوش آنکه تو بازآیی و من پای تو بو ...78شمارهٔ ۹۸۸: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 79شمارهٔ ۹۸۹: من که از دور ترا بینم و مدهوش شوم 80شمارهٔ ۹۹۰: تا کی بغیر گویی من چشم و گوش باشم 81شمارهٔ ۹۹۱: دل کباب از لعل او چون از دلش بیرو ...82شمارهٔ ۹۹۲: من لاف تقوی تا بکی در خرمن طاعت ز ...83شمارهٔ ۹۹۳: دور از درت به تیغ نه از بهر جان ش ...84شمارهٔ ۹۹۴: تو در آتش ز تب چو نشمع و من دور ا ...85شمارهٔ ۹۹۵: عمریست که من خاک ره درد کشانم 86شمارهٔ ۹۹۶: عمریکه بیرخت من درمانده بوده ام 87شمارهٔ ۹۹۷: خوش آنکه پیش تو دور از دیار خود گ ...88شمارهٔ ۹۹۸: دل با تو بگفتار و زبان با دگرانم 89شمارهٔ ۹۹۹: بیک نظر که بر آن مه شب وصال کنم 90شمارهٔ ۱۰۰۰: ناچار اگر دمی ز سر کوی او روم 91شمارهٔ ۱۰۰۱: در سجود آستانت از سفر باز آمدیم 92شمارهٔ ۱۰۰۲: سنگ جفا بقصد دل زار خسته ام 93شمارهٔ ۱۰۰۳: با کس سخن مگو که من از غیرت آتشم 94شمارهٔ ۱۰۰۴: هر چند از وصالت ای آفتاب دورم 95شمارهٔ ۱۰۰۵: ای جگر از تو پر نمک دیده شور بخت ...96شمارهٔ ۱۰۰۶: ظن مبر کز دود دل پیشت شکایت میکن ...97شمارهٔ ۱۰۰۷: نه تاب وصل و نه صبرم کز و کناره ...98شمارهٔ ۱۰۰۸: منم آنکه مست و بیخود ز غم تو لال ...99شمارهٔ ۱۰۰۹: پیش تو غم دل که نهان بود نگفتیم 100شمارهٔ ۱۰۱۰: تو عیش کن بفراغت که من سپند توام 101شمارهٔ ۱۰۱۱: سایه صفت ز ماه خود میل وصال میکن ...102شمارهٔ ۱۰۱۲: سوختم چندانکه سر زد شعله از پیرا ...103شمارهٔ ۱۰۱۳: سگ توام من و عمری بغم اسیر شدم 104شمارهٔ ۱۰۱۴: ز در مران اگر آلوده و هوسناکیم 105شمارهٔ ۱۰۱۵: حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم 106شمارهٔ ۱۰۱۶: هرگز از بخت نیامد قدحی در دستم 107شمارهٔ ۱۰۱۷: پیرم چو چنگ با قد پرخم شکسته ام 108شمارهٔ ۱۰۱۸: ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم 109شمارهٔ ۱۰۱۹: عمریست کز عشق بتان این شور و مست ...110شمارهٔ ۱۰۲۰: چو ماه نوجمال عالم افروزش که می ...111شمارهٔ ۱۰۲۱: سوختم از نوش وصلت کارزو میداشتم 112شمارهٔ ۱۰۲۲: از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم 113شمارهٔ ۱۰۲۳: سرو من، چون سخن از لعل چو قندت گ ...114شمارهٔ ۱۰۲۴: بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم 115شمارهٔ ۱۰۲۵: کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ا ...116شمارهٔ ۱۰۲۶: پیش تو ایطبیب جان بسکه ز خویش می ...117شمارهٔ ۱۰۲۷: غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زن ...118شمارهٔ ۱۰۲۸: چند از هوس آن لب چون قند بسوزم 119شمارهٔ ۱۰۲۹: سخن نگفته بهم جنگ و ماجرا داریم 120شمارهٔ ۱۰۳۰: تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم 121شمارهٔ ۱۰۳۱: منعت از همنفسان چند بصد پند کنم 122شمارهٔ ۱۰۳۲: با چون تو شوخی سرو قد عاشق کش و ...123شمارهٔ ۱۰۳۳: ز بسکه خار ملامت کشیده دامانم 124شمارهٔ ۱۰۳۴: هست کحل بصر از خاک ره او هوسم 125شمارهٔ ۱۰۳۵: جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم 126شمارهٔ ۱۰۳۶: دل از آرزو چه خون شد بدعا چه کام ...127شمارهٔ ۱۰۳۷: چو بینم هر دمت با غیر از غیرت خر ...128شمارهٔ ۱۰۳۸: دش از داغت زمانی در غم دل بوده ا ...129شمارهٔ ۱۰۳۹: طوفان کنم از اشک و رخ خاک بشویم 130شمارهٔ ۱۰۴۰: شب وعده داد مست و بره دیده دوختم 131شمارهٔ ۱۰۴۱: شدم بازیچه طفلان که در هرجا که ب ...132شمارهٔ ۱۰۴۲: روز آخر کز جهان با دیده گریان رو ...133شمارهٔ ۱۰۴۳: من که چون لاله ز داغ تو بر افروخ ...134شمارهٔ ۱۰۴۴: ندارم چاره یی جانا که با لعلت در ...135شمارهٔ ۱۰۴۵: اسیر در دم و یک همنفس نمی بینم 136شمارهٔ ۱۰۴۶: آنعید مشتاقان که من قربان او صد ...137شمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم 138شمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم 139شمارهٔ ۱۰۴۹: گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدی ...140شمارهٔ ۱۰۵۰: از بسکه می وصلت بیرون رود از دست ...141شمارهٔ ۱۰۵۱: دل چو کوه از حسرت لعل تو خونشد چ ...142شمارهٔ ۱۰۵۲: من کز غمت ز دیده می لاله گون خور ...143شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 144شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...145شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 146شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 147شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 148شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 149شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...150شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...151شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 152شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...153شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...154شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 155شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...156شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...157شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 158شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...159شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 160شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 161شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...162شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...163شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...164شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...165شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...166شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 167شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 168شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 169شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 170شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 171شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...172شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...173شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 174شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...175شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 176شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 177شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 178شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...179شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 180شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...181شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 182شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 183شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 184شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 185شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...186شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...187شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 188شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...189شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 190شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...191شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...192شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 193شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 194شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...195شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...196شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 197شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 198شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 199شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...200شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 201شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 202شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 203شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...204شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 205شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 206شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 207شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...208شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...209شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 210شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...211شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...212شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 213شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...214شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 215شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 216شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 217شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 218شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...219شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 220شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...221شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...222شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...223شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...224شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 225شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...226شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 227شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...228شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 229شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 230شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 231شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 232شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...233شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...234شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...235شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...236شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...237شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...238شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...239شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 240شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 241شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...242شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 243شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 244شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...245شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...246شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 247شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...248شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...249شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...250شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...251شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 252شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...253شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...254شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 255شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 256شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...257شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 258شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 259شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 260شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...261شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 262شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 263شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...264شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...265شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 266شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 267شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 268شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 269شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...270شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 271شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 272شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...273شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...274شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 275شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...276شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 277شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...278شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 279شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...280شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...281شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 282شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 283شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...284شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...285شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 286شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...287شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 288شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 289شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...290شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...291شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...292شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...293شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 294شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 295شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 296شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...297شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...298شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 299شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...300شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...301شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 302شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...303شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 304شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 305شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...306شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 307شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...308شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 309شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...310شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...311شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 312شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...313شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 314شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...315شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...316شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 317شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 318شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...319شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 320شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...321شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...322شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...323شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 324شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 325شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 326شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 327شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...328شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...329شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 330شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 331شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 332شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...333شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 334شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 335شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 336شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...337شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 338شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 339شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 340شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...341شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...342شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...343شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 344شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 345شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 346شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 347شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 348شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 349شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 350شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...351شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 352شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 353شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 354شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 355شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 356شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 357شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 358شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...359شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 360شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 361شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 362شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...363شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 364شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...365شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...366شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 367شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...368شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...369شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 370شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 371شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 372شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 373شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 374شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 375شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...376شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 377شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 378شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 379شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...380شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 381شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...382شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...383شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...384شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 385شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 386شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 387شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 388شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...389شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 390شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...391شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...392شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...393شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...394شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 395شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 396شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 397شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...398شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 399شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...400شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 401شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 402شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 403شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 404شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 405شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 406شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 407شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...408شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 409شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...410شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 411شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 412شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 413شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 414شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 415شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 416شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...417شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 418شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 419شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...420شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 421شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...422شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 423شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 424شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 425شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...426شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...427شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 428شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 429شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...430شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...431شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 432شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...433شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...434شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...435شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...436شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 437شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 438شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...439شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...440شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 441شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 442شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 443شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 444شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...445شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...446شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...447شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 448شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 449شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...450شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 451شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 452شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...453شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 454شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...455شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...456شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 457شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 458شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 459شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 460شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...461شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 462شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 463شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...464شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...465شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 466شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...467شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 468شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 469شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...470شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...471شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 472شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 473شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 474شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...475شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 476شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 477شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ