کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خسته یی کان عنبرین مو بگذرد زود از سرش
    همچو شمع از آتش حسرت رود دود از سرش
    چون نمیرد خسته مسکین که بر بالین او
    دیر آمد آن طبیب و زود فرمود از سرش
    غم ز درویشی ندارد رند دیر ای مغبچه
    زانکه خم گنج است و ساقی مهر بگشود از سرش
    هر شهی کز فر تاج زر نشد خاک رهت
    باد غیرت تاج زر چون لاله بر بود از سرش
    اهلی از داغ تو خواهد سوختن تا زنده است
    کی چو شمع این آتش سودا رود زود از سرش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha