کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست عیب از لاله گر لافد به گلبرگ ترش
    هرکه در صحرا رآید عقل باشد کمترش
    شمع من کاش از سر بیمار هجران بگذرد
    کز نظر خواهد شد امشب تا بروز محشرش
    بر لب آمد جان بیمارم چه باشد کز کرم
    تازه سازد جانم از بوی لب جان پرورش
    تابش آتش اگر از آب ننشیند چرا
    سوز دیگر میکند پیدا دلم از خنجرش
    ما و سوز دل که عالم گر پر از آب بقاست
    مرغ آتشخواره جز آتش نباشد در خورش
    اینچنین کز سوختن اهلی به بیماری فتاد
    خیزد از جا گر برانگیزد صبا خاکسترش
    هرکه او لب تشنه مرد از عشق گر باشد در بهشت
    آتش لب تشنگی بنشاند آب کوثرش
    من کز از استغنای عشقم سوی شاهان چشم نیست
    چشم دارم التفاتی از گدایان درش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha