کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نمیخواهد که دست کس رسد بر طاق ابرویش
    بود پیوسته آن ابرو بلند از تندی خویش
    چنین در خاک و خون افتاده ام مگذرا ای همدم
    که میترسم بخون من کشد تهمت سگ کویش
    پی تسکین دل خواهم نشینم پهلویش لیکن
    دلم افزون طپد هرگه رسد پهلو به پهلویش
    همان بهتر که لب بندم زآه گرم پیش او
    مبادا در عرق افتد زآه من گل رویش
    سگ مشکین غزال خود من از بوی خوشم باری
    که هرجا بگذرد خلقی برآسایند از بویش
    مبین زنهار ای همدم چو اهلی سرو قد او
    که حسرت بار می آرد هوای سرو دلجویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha