کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از حسرت آن لب که نبخشد شکر خویش
    طوطی زده منقار بخون جگر خویش
    من چون نخورم خون ز جگر گوشه مردم
    یعقوب شنیدی که چه دید از پسر خویش
    در خاک اگر افکنی از عرش غمم نیست
    زنهار مینداز مرا از نظر خویش
    آن گمشده ام من که ندارم خبر از خود
    کو واقف حالی که بپرسم خبر خویش
    از گوهر خود تیغ زبان چند کشد خصم
    امید که تیغ تو نماید گهر خویش
    داغی است بهر گام درین رهگذر تنگ
    طاووس صفت پهن مکن بال و پر خویش
    تا پا بسر خود ننهی دوست نیابی
    اهلی بسر دوست که بگذر ز سر خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha