کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو بهر قتل غیر آن مه به تیغ آبگون خیزد
    ز غیرت بر سراپای تنم رگهای خون خیزد
    دلم خرم نمی گردد و گر گردد چنان نبود
    نخیزد سبزه زین وادی وگر خیزد زبون خیزد
    نباشد خوش فغان و گریه بی جایگه لیکن
    چه درمان چون مرا اینها ز زخم اندرون خیزد
    حذر کن ای رقیب من که گشتم زین پریرویان
    سگ دیوانه یی کز ناله ام بوی جنون خیزد
    چرا بیدرد خوانی با وجود گریه اهلی را
    نمیگویی که گر دردی نباشد گریه چون خیزد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha