کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دی نظر دیده بر آن نعل سم توسن کرد
    صیقلی دید که آیینه جان روشن کرد
    دوست شد یارم و یاران بمن اغیار شدند
    دوست بنگر که همه خلق جهان دشمن کرد
    این نه آن بود که شد همسخنم وقت وداع
    جان من بود که میرفت و سخن با من کرد
    خار در دیده من باد بجای مژه ام
    گر دلم بی رخ او چشم سوی گلشن کرد
    عاشق غمزده بی او چو بگلشن بگذشت
    گلشن او دو دل سوخته چون گلخن کرد
    دل تاریک مرا خانه خود کرد و خوش است
    که به تیر مژه آن خانه پر از روزن کرد
    سایه بر عرش برین کی برسد چون خورشید
    هرکه چون اهلی مسکین نه در او مسکین کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha