اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۷۶۶: دی نظر دیده بر آن نعل سم توسن کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دی نظر دیده بر آن نعل سم توسن کرد صیقلی دید که آیینه جان روشن کرد دوست شد یارم و یاران بمن اغیار شدند دوست بنگر که همه خلق جهان دشمن کرد این نه آن بود که شد همسخنم وقت وداع جان من بود که میرفت و سخن با من کرد خار در دیده من باد بجای مژه ام گر دلم بی رخ او چشم سوی گلشن کرد عاشق غمزده بی او چو بگلشن بگذشت گلشن او دو دل سوخته چون گلخن کرد دل تاریک مرا خانه خود کرد و خوش است که به تیر مژه آن خانه پر از روزن کرد سایه بر عرش برین کی برسد چون خورشید هرکه چون اهلی مسکین نه در او مسکین کرد اهلی شیرازی