کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما که از اول بلی گفتیم با دلدار خویش
    تا قیامت بر نمیگردیم از گفتار خویش
    می بمستان ده که عاشق تشنه دیدار تست
    جان ما را مست کن از شربت دیدار خویش
    کفر و ایمان هر دو را سررشته از یکرنگی است
    کافری باید که ننگش آید از زناز خویش
    شیخ اگر از خواب لافد مرد راه عشق نیست
    مرد را باید که بیداری بود در کار خویش
    چشم یاری کی بود از بخت بی سامان مرا
    یار کس هرگز نگردد هرکه نبود یار خویش
    همت هر کس که بینم در پی آسایش است
    اهلی دیوانه دایم در پی آزار خویش
    گرچه در بازار خوبان نقد دولت میخرند
    دردمندان هم سری دارند با دستار خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha