کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارم وداع کرد و ز آغوش میرود
    نام وداع می برم و هوش میرود
    زان خون دل ز دیده روانست کز نظر
    آن نورسیده سرو قباپوش میرود
    دوش آن نشاط خنده و امروز گریه یی
    کز خاطرم نشاط شب دوش میرود
    بی دوست دیک سینه غم جوش میزند
    وین خون دیده بر رخ از آن دوش میرود
    مشکل حکایتی است که رنجد ز ناله یار
    وزناله کار عاشق خاموش میرود
    ای باد یاد سنبل و گل پیش ما مکن
    چون حرف از آن دو زلف و بناگوش میرود
    اهلی زجور یار غباری شد و هنوز
    دنبال آن سوار قباپوش میرود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha