به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیغزل هاشمارهٔ ۶۹۸: کسی از خار خار جان مجنون کی خبر دارد

1700عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

کسی از خار خار جان مجنون کی خبر دارد
مگر هم ناقه لیلی که خاری در جگر دارد
ز زهر چشم او مردم دریغا آب چشم من
چه پروردم بخون دل نهالی کاین ثمر دارد
گرفتم ذره خاکم چرا بر من نمی تابد
چو با ذرات عالم آفتاب من نظر دارد
نیابم مرهمی از کس همه زخم زبان بینم
دلم ریش است و هر کسرا که بینم نیشتر دارد
خراش سینه اهلی ندارد در بلا سودی
به ناخن چون کسی کوه بلا از پیش بردارد؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۹۷: چشم صاحبدل نظر چون بر رخ گل میکند 2شمارهٔ ۶۹۸: کسی از خار خار جان مجنون کی خبر د ...3شمارهٔ ۶۹۹: چه عیب ار خون بگریم چون مرا رندی ...4شمارهٔ ۷۰۰: ناقه لیلی که سر در کوه و هامون می ...5شمارهٔ ۷۰۱: خاک ره خواست سرم یار و چنان خواهد ...6شمارهٔ ۷۰۲: بذات حق که مرا تا وجود خواهد بود 7شمارهٔ ۷۰۳: چار دیوار جهان کز غصه دلها خون کن ...8شمارهٔ ۷۰۴: لیلی نبودش این نمک شیرین چنین زیب ...9شمارهٔ ۷۰۵: در لعل لبش چاشنی خنده ببینید 10شمارهٔ ۷۰۶: یار از سر کوچه چو مه برآمد 11شمارهٔ ۷۰۷: از سایه خود میرمد دل کز رقیب آزرد ...12شمارهٔ ۷۰۸: تا تورا آرزوی همنفسی با من شد 13شمارهٔ ۷۰۹: فیروزی بخت همه کس لعل تو بخشید 14شمارهٔ ۷۱۰: نظاره بین که عاشق بیچاره میکند 15شمارهٔ ۷۱۱: هرچند که گفتم غم دل سود ندارد 16شمارهٔ ۷۱۲: فکر وصلت کسش خیال مباد 17شمارهٔ ۷۱۳: صبر کن ای باغبان کاندوه بلبل بگذر ...18شمارهٔ ۷۱۴: ایخوش آنکس که چو گل مستی بیباک کن ...19شمارهٔ ۷۱۵: آنکه لعلش دم عیسی به کرامت دارد 20شمارهٔ ۷۱۶: مرا تصور وصلت خیال باطل بود 21شمارهٔ ۷۱۷: مه دو هفته اگر رفت عمر ساقی باد 22شمارهٔ ۷۱۸: هرگز از کوی تو کس دور بشمشیر نشد 23شمارهٔ ۷۱۹: عیسی دم من کز نفسش جان بتن آید 24شمارهٔ ۷۲۰: زنده میسازد لب او خلق و مارا میکش ...25شمارهٔ ۷۲۱: آمد آن عیسی نفس کز عشوه و نازم کش ...26شمارهٔ ۷۲۲: خوش آنکه دل زغم هجر بر کناری بود 27شمارهٔ ۷۲۳: ساقی ز زهر چشم بمن قهر میکند 28شمارهٔ ۷۲۴: جوش سودای غم دل پایم از جا میبرد 29شمارهٔ ۷۲۵: عاشق آشفته دل از طعنه خامی نشود 30شمارهٔ ۷۲۶: هیچ لب تشنه به میخانه سری بر نکند 31شمارهٔ ۷۲۷: شد سگش یار رقیب و جور با خود میکن ...32شمارهٔ ۷۲۸: گرچه از عشق بتان صبر و دل و هوشم ...33شمارهٔ ۷۲۹: هر شمع جمالی که بر افروخته باشد 34شمارهٔ ۷۳۰: گنجی است عشق کز وی صد جان هلاک گر ...35شمارهٔ ۷۳۱: صید یوسف صورتان دل از ره معنی کند 36شمارهٔ ۷۳۲: مشاطه تو جلوه ناز ای پسر بود 37شمارهٔ ۷۳۳: با فتنه چشم تو چه تدبیر توان کرد 38شمارهٔ ۷۳۴: بغیر خون جگر دل شراب ناب نخورد 39شمارهٔ ۷۳۵: گرمی کوثر بدان لبهای خندان داده ا ...40شمارهٔ ۷۳۶: بیخود شده بودم چو سخن یار بمن کرد 41شمارهٔ ۷۳۷: مپرس یوسف من کز تو گلرخان چونند 42شمارهٔ ۷۳۸: کی شود سرو من آگه ز دل افکاری چند 43شمارهٔ ۷۳۹: مست رفتی و ز شوقت جگرم چاک بماند 44شمارهٔ ۷۴۰: عاشقان ره بسر گنج الهی دارند 45شمارهٔ ۷۴۱: وه که این شیرین غزالان بازی ما می ...46شمارهٔ ۷۴۲: گرچه بر فرهاد شیرین جور بی اندازه ...47شمارهٔ ۷۴۳: نتوان بر ساقی سخن از توبه عیان کر ...48شمارهٔ ۷۴۴: چون لاله جهانی بغمت غرقه بخونند 49شمارهٔ ۷۴۵: سرو من تا چو مه از خانه زین گشت ب ...50شمارهٔ ۷۴۶: خوبان که فرق تاقدم از جان سرشته ا ...51شمارهٔ ۷۴۷: گر کاکلی بتان بسر خود رها کنند 52شمارهٔ ۷۴۸: صبوری از غمت ایشوخ بیوفا تاچند 53شمارهٔ ۷۴۹: خوبان اگرچه در پی دلهای خسته اند 54شمارهٔ ۷۵۰: روزی که قدسیان گل آدم سرشته اند 55شمارهٔ ۷۵۱: مرا بکوی تو شوق از در نیاز آورد 56شمارهٔ ۷۵۲: سرو قدان که دل از عاشق محتاج برند 57شمارهٔ ۷۵۳: نفی خوبان کردم از خاطر که بار خاط ...58شمارهٔ ۷۵۴: بکوی دوست که از ما پیام خواهد برد ...59شمارهٔ ۷۵۵: جایی که فلک پیش بتان پشت دوتا کرد 60شمارهٔ ۷۵۶: به مهر او اثرم جز دریغ و درد نمان ...61شمارهٔ ۷۵۷: در جان و دل بیک نگه آن شوخ راه کر ...62شمارهٔ ۷۵۸: رخ تو داغ کهن تازه از ملاحت کرد 63شمارهٔ ۷۵۹: دی که آن کان نمک خنده بر این مجنو ...64شمارهٔ ۷۶۰: عاشقان گردم گرم از دل غمناک زنند 65شمارهٔ ۷۶۱: پیش اغیار آن پریرخ تا دو سنبل شان ...66شمارهٔ ۷۶۲: ایمرغ آزاد از قفس پر بر دل افکارا ...67شمارهٔ ۷۶۳: یاران همه مست و خبر از خویش ندارن ...68شمارهٔ ۷۶۴: خوبان سمن چهره ستم خوی نباشند 69شمارهٔ ۷۶۵: یک سخن گفت آن لب و جان شهیدان تاز ...70شمارهٔ ۷۶۶: دی نظر دیده بر آن نعل سم توسن کرد 71شمارهٔ ۷۶۷: هیچم ز گریه قدر برین خاک کو نماند 72شمارهٔ ۷۶۸: بر من خسته رقیبان چو گذر می آرند 73شمارهٔ ۷۶۹: داغت خبر ز سوز من دل فکار کرد 74شمارهٔ ۷۷۰: کس زنده کی از هجر تو ای عهد گسل م ...75شمارهٔ ۷۷۱: گرچه ارباب خرد طایفه یی پرهنرند 76شمارهٔ ۷۷۲: گه بصلحند این بتان گه رسم جنگی می ...77شمارهٔ ۷۷۳: ایشه خوبان که ملک حسنت ارزانی بود 78شمارهٔ ۷۷۴: دل ز فریب گلرخان بی تو شکیب چون ک ...79شمارهٔ ۷۷۵: خط سبزی که سر از لعل تو برخواهد ک ...80شمارهٔ ۷۷۶: رخ او را دهان شکر افشانی چنین بای ...81شمارهٔ ۷۷۷: جان آفرین که جان همه عالم آفرید 82شمارهٔ ۷۷۸: آن نوجوان ز جور پشیمان نمیشود 83شمارهٔ ۷۷۹: باقد چون نیشکر آن سبز شیرین بنگری ...84شمارهٔ ۷۸۰: لعل او از خون عاشق می بکام خود کش ...85شمارهٔ ۷۸۱: چند آن می لب عاشق مخمور به بیند 86شمارهٔ ۷۸۲: خیال آن لب می جان ناتوان سوزد 87شمارهٔ ۷۸۳: آن سرو اگر از چشم من در چشم دشمن ...88شمارهٔ ۷۸۴: گذر ز حسن خوش این بت پرست پیر ندا ...89شمارهٔ ۷۸۵: دل خورد غم که چرا مرده صفت خاک شو ...90شمارهٔ ۷۸۶: گر من از درد تو مردم هرگزت دردی م ...91شمارهٔ ۷۸۷: کیست کو خاک ز بیداد تو بر سر نکند 92شمارهٔ ۷۸۸: بتر ز محنت هجر ای پسر چه خواهد بو ...93شمارهٔ ۷۸۹: شب همچو شمع آتش آهم زبانه زد 94شمارهٔ ۷۹۰: تو یار اگر نشوی بخت یار چون گردد 95شمارهٔ ۷۹۱: بیا که نرگس ساقی بشارتی دارد 96شمارهٔ ۷۹۲: دور از تو دل من به که پیغام فرستد 97شمارهٔ ۷۹۳: حسنت که ذره را مه تابنده میکند 98شمارهٔ ۷۹۴: کم همنفسی پاکدل و راست زبان بود 99شمارهٔ ۷۹۵: خم مویش که در کین من بیمار می پیچ ...100شمارهٔ ۷۹۶: کس به هجر تو یار کس نشود 101شمارهٔ ۷۹۷: خوش آنک مست شوی تا بهانه برخیزد 102شمارهٔ ۷۹۸: هرکه را از چشم تر اشکی بدامن میچک ...103شمارهٔ ۷۹۹: تا کام ماه یکشب از دیدنش برآمد 104شمارهٔ ۸۰۰: اگر آن پری بعاشق نظر از وصال دارد 105شمارهٔ ۸۰۱: به تاج عشق سر آدمی عزیز بود 106شمارهٔ ۸۰۲: یارم وداع کرد و ز آغوش میرود 107شمارهٔ ۸۰۳: کمال صنع الهی در آن جمال بود 108شمارهٔ ۸۰۴: گر میل تو جان سوزس عشاق نمی بود 109شمارهٔ ۸۰۵: ناخوش آن عمر که دور از رخ آن ماه ...110شمارهٔ ۸۰۶: شمشاد تو پروای کس از ناز ندارد 111شمارهٔ ۸۰۷: سرم فدای رهی باد کان سوار آید 112شمارهٔ ۸۰۸: عیبم مکن که عقل تو از کف زمام داد 113شمارهٔ ۸۰۹: اجل درآمد و بخت از درم نمیآید 114شمارهٔ ۸۱۰: سرشک شادی وصل از چه جانگداز آمد 115شمارهٔ ۸۱۱: از بتان دل برکنم گویم مسلمان دگر 116شمارهٔ ۸۱۲: بچه مهر و چه وفا با تو نشینم دگر 117شمارهٔ ۸۱۳: چند بود دمبدم چشم تو خونریز تر 118شمارهٔ ۸۱۴: ای بزیبایی و دلجویی ز خوبان خوبتر 119شمارهٔ ۸۱۵: ساقیا مستم لب خود از لب من دور دا ...120شمارهٔ ۸۱۶: شهسوارا، ز من سوخته خرمن مگذر 121شمارهٔ ۸۱۷: توبه کردم از می و معشوق سرمستم دگ ...122شمارهٔ ۸۱۸: پایه معراج جان خواهی ز دنیا درگذر 123شمارهٔ ۸۱۹: سوز دلم باتو گفت حرف نهانی دگر 124شمارهٔ ۸۲۰: سنبل بگشا بر گل و سروت به خرام آر 125شمارهٔ ۸۲۱: یا مکن قول بتان گوش و بما خرده مگ ...126شمارهٔ ۸۲۲: بازآمدی که شمع دل افروزیم دگر 127شمارهٔ ۸۲۳: ای بچشم جان من حسن تو شورانگیزتر 128شمارهٔ ۸۲۴: از بهر قتل عاشق دلخسته چشم یار 129شمارهٔ ۸۲۵: هزار شکر که عالم بکام ماست دگر 130شمارهٔ ۸۲۶: بیا ای باد و چون مور ضعیفم سوی جا ...131شمارهٔ ۸۲۷: مهرم چو میکشد مکش از شیوه های جور 132شمارهٔ ۸۲۸: ای ز خورشید رخت هر ساعتم سوزی دگر 133شمارهٔ ۸۲۹: ای همچو گل شکفته و از گل شکفته تر 134شمارهٔ ۸۳۰: فصل گل نوروز شد دارد جهان حالی دگ ...135شمارهٔ ۸۳۱: بسنگی دوستان را یاد میدار 136شمارهٔ ۸۳۲: کاکل شکست و شد گره کار بسته تر 137شمارهٔ ۸۳۳: پیش خورشید رخش کی ماه گردد جلوه گ ...138شمارهٔ ۸۳۴: معلم، آن گل نورا بخار و خس مگذرا 139شمارهٔ ۸۳۵: ای بی تو روزم از شب غم جانگدازتر 140شمارهٔ ۸۳۶: در دل آمد یار و گشت از دیده غمدید ...141شمارهٔ ۸۳۷: یک جرعه به خاکم فکن و خاک بجوش آر 142شمارهٔ ۸۳۸: جان رفت و دل مقید صد غم بود هنوز 143شمارهٔ ۸۳۹: ای باد مکش برقع جانان مرا باز 144شمارهٔ ۸۴۰: از تیر تو در خاک طپد مرغ هوا باز 145شمارهٔ ۸۴۱: مهی که چشم امیدم بسوی اوست هنوز 146شمارهٔ ۸۴۲: هجران گذشت و نوبت دیدن رسید باز 147شمارهٔ ۸۴۳: هرچند که چون شمع مرا سوخته یی باز 148شمارهٔ ۸۴۴: المنه لله که دگر مرغ خوش آواز 149شمارهٔ ۸۴۵: ای برق محبت که ره من زده یی باز 150شمارهٔ ۸۴۶: گرچه زارم سوختی من عاشق زارم هنوز 151شمارهٔ ۸۴۷: جان رفت و دل ز عشق پریشان بود هنو ...152شمارهٔ ۸۴۸: عیسی دم من وقت سماع طرب انگیز 153شمارهٔ ۸۴۹: گل من مگو که لب را بکسی گشاد هرگز 154شمارهٔ ۸۵۰: شکر خدا که چشم تو بر ما فتاد باز 155شمارهٔ ۸۵۱: در عین عتاب از بر ما میگذری باز 156شمارهٔ ۸۵۲: دیده بوصل آرمید دل نشود خوش هنوز 157شمارهٔ ۸۵۳: ساغر زده و شمع قد افراخته یی باز 158شمارهٔ ۸۵۴: فریاد که یار میرود باز 159شمارهٔ ۸۵۵: سوختم بهر خدا در هجر ازین بیشم مس ...160شمارهٔ ۸۵۶: سرم بریدی و مهر تو در دل است هنوز 161شمارهٔ ۸۵۷: از بیم غصه شب و خوف ملال روز 162شمارهٔ ۸۵۸: اشارت تو بجان دادنم بشارت بس 163شمارهٔ ۸۵۹: هرگز گلی نچید دل من ز باغ کس 164شمارهٔ ۸۶۰: حال من دور از آن جمال مپرس 165شمارهٔ ۸۶۱: نوازش تو قیامی ز سرو قامت بس 166شمارهٔ ۸۶۲: نظر بنرگس او کن ز خشم و ناز مپرس 167شمارهٔ ۸۶۳: تا غرق بحر خون نشوی از جفای کس 168شمارهٔ ۸۶۴: گو جام جم مباش، سفال شراب بس 169شمارهٔ ۸۶۵: گدای دل شو و فارغ ز پادشاهی باش 170شمارهٔ ۸۶۶: مستم و در جوش می بینم دل مجنون خو ...171شمارهٔ ۸۶۷: غم پریشان سازم از مستی چو زلف پرخ ...172شمارهٔ ۸۶۸: مرو از دیده چو برق و بمن زار ببخش 173شمارهٔ ۸۶۹: آن پریرو هرکه خواهد دست دل در گرد ...174شمارهٔ ۸۷۰: ای دل گه وصلش بجوار دگران باش 175شمارهٔ ۸۷۱: چون کعبه هرانکس که نشد شاد بکویش 176شمارهٔ ۸۷۲: امشب که چراغ نظری چرب زبان باش 177شمارهٔ ۸۷۳: در کوی تو تا کس قدم از ما ننهد پی ...178شمارهٔ ۸۷۴: دلا چو باز گریزان ز وصل مردم باش 179شمارهٔ ۸۷۵: گریه خواهد ریخت خون من تو خود آسو ...180شمارهٔ ۸۷۶: ما که از اول بلی گفتیم با دلدار خ ...181شمارهٔ ۸۷۷: من نه آنم که بنالم ز دل افکاری خو ...182شمارهٔ ۸۷۸: یار باید بر سر ما سایه گستر بودنش 183شمارهٔ ۸۷۹: کشته ام خار ملامت همه پیرامن خویش 184شمارهٔ ۸۸۰: بصبح وصل کشد این شب ستم خوشباش 185شمارهٔ ۸۸۱: از یار مکن ناله و لب بسته ز غم با ...186شمارهٔ ۸۸۲: چون بخیال آیدم سرو قباپوش خویش 187شمارهٔ ۸۸۳: کوی او خواهی دلا محنت کش اغیار با ...188شمارهٔ ۸۸۴: نیست عیب از لاله گر لافد به گلبرگ ...189شمارهٔ ۸۸۵: عاقبت بگذرد این تیره شب غم خوشباش 190شمارهٔ ۸۸۶: تا تو زیر پوست همچون گرگی ای پشمی ...191شمارهٔ ۸۸۷: میرم بدان تغافل و پروا نکردنش 192شمارهٔ ۸۸۸: از ضعف اگر در آینه بینم جمال خویش 193شمارهٔ ۸۸۹: مگسل ز یار و بر سر عهد نخست باش 194شمارهٔ ۸۹۰: من آب خضر جویم بهر سگان کویش 195شمارهٔ ۸۹۱: هرکو بهشت وصل او امروز باشد حاصلش 196شمارهٔ ۸۹۲: نشد از زخم تیر آهو گریزان روز نخج ...197شمارهٔ ۸۹۳: بس گل شکفت و کرد خزان نوبهار خویش 198شمارهٔ ۸۹۴: چو وقت گریه کردن رو نهم بر سوی دی ...199شمارهٔ ۸۹۵: از حسرت آن لب که نبخشد شکر خویش 200شمارهٔ ۸۹۶: تا شسته شد ز شیر لب روح پرورش 201شمارهٔ ۸۹۷: ره ز مستی بزنم باز به ویرانه خویش 202شمارهٔ ۸۹۸: کوهکن چون بر نیامد با دل خود رای ...203شمارهٔ ۸۹۹: چند سوزیم ز داغ دل بیحاصل خویش 204شمارهٔ ۹۰۰: ای اجل مهلت من ده که ببوسم دامنش 205شمارهٔ ۹۰۱: نمیخواهد که دست کس رسد بر طاق ابر ...206شمارهٔ ۹۰۲: در غمت گر جان غم پرور نباشد گو مب ...207شمارهٔ ۹۰۳: هرکه شد سویش چو سایه در قفا می اف ...208شمارهٔ ۹۰۴: نقش پای او که محراب دعا می یابمش 209شمارهٔ ۹۰۵: چون شیشه پرم از غم پیمان گسل خویش 210شمارهٔ ۹۰۶: صد تلخ دهان میگزد از غصه لب خویش 211شمارهٔ ۹۰۷: چو گفتم از کف من زلف را به تاب مک ...212شمارهٔ ۹۰۸: عیش اگر خواهی سگ خوبان مردم زاده ...213شمارهٔ ۹۰۹: خسته یی کان عنبرین مو بگذرد زود ا ...214شمارهٔ ۹۱۰: نبود کسی که نبود بلب تو اشتیاقش 215شمارهٔ ۹۱۱: چون در کعبه به تقلید گرفتار مباش 216شمارهٔ ۹۱۲: خوش آن ساعت که آن ساقی نشاننم پیش ...217شمارهٔ ۹۱۳: گر فراغت طلبی همنفس رندان باش 218شمارهٔ ۹۱۴: روشنی بخش دلم شد تن غم پرور خویش 219شمارهٔ ۹۱۵: بر مست خود به پیری و عمر تبه ببخش 220شمارهٔ ۹۱۶: گر تشنه آب خضری از سر اخلاص 221شمارهٔ ۹۱۷: عاشق دم کشتن ز جان آسان برآید همچ ...222شمارهٔ ۹۱۸: ز بهر کلبه عاشق دلا مجوی چراغ 223شمارهٔ ۹۱۹: چند فتد به کشتنم زلف تو ماه برطرف 224شمارهٔ ۹۲۰: مجنون منم گریخته عمری ز بند عشق 225شمارهٔ ۹۲۱: ماییم همچو مجنون استاد مذهب عشق 226شمارهٔ ۹۲۲: یار مستغنی و ما مستغرق دریای عشق 227شمارهٔ ۹۲۳: با حسن دوست دل نشکیبد ز داغ عشق 228شمارهٔ ۹۲۴: ز بسکه سینه خراش است زخم خار فراق 229شمارهٔ ۹۲۵: عیبم مکن اگر (که) من هستم (خراب) ...230شمارهٔ ۹۲۶: من چون خم صافی دلم گر غرقه ام در ...231شمارهٔ ۹۲۷: میزدی تیری به غیر و بر جگر خوردم ...232شمارهٔ ۹۲۸: گر سنگ زدی بر من و آسوده دل تنگ 233شمارهٔ ۹۲۹: با سینه نالان ز نی و چنگ چه حاصل 234شمارهٔ ۹۳۰: پرتوی گر افکنی در چشم از شمع جمال 235شمارهٔ ۹۳۱: صد بار اگر از جور توام خون رود از ...236شمارهٔ ۹۳۲: هر چند من سگ توام ای مشگبو غزال 237شمارهٔ ۹۳۳: چون لاله از داغ درون دارم دهان بر ...238شمارهٔ ۹۳۴: عاشق که برفروخت چراغت ز داغ دل 239شمارهٔ ۹۳۵: بزخم تیر تو جان رفت و خاک تن شد گ ...240شمارهٔ ۹۳۶: ز خشم و ناز تو صد شوق شد فزون در ...241شمارهٔ ۹۳۷: ما تا حدیث سبز خطان گوش کرده ایم 242شمارهٔ ۹۳۸: عاشق منم که با چو تو خونخواره یی ...243شمارهٔ ۹۳۹: چندان ز خلق درد ترا گوش میکنیم 244شمارهٔ ۹۴۰: ما شیشه ناموس به میخانه شکستیم 245شمارهٔ ۹۴۱: درعشق گنهکارم اگر خاک نگردم 246شمارهٔ ۹۴۲: چون مرغ نیم بسمل چندانکه می طپیدم 247شمارهٔ ۹۴۳: سجده بردم بدرش دوش چو تنها گشتم 248شمارهٔ ۹۴۴: گر صدهزار کاسه خون نوش میکنم 249شمارهٔ ۹۴۵: ما فیض دل و فیض الهی همه داریم 250شمارهٔ ۹۴۶: ما تحمل بر جفاهای تو ای گل میکنیم 251شمارهٔ ۹۴۷: ز سنگ دل شکنان دل حزین چرا داریم 252شمارهٔ ۹۴۸: با هرگل نورسته که برخاست نشستیم 253شمارهٔ ۹۴۹: غرق خونم که ازین بحر کناری گیرم 254شمارهٔ ۹۵۰: ما از ازل بعشق تو دیوانه زاده ایم 255شمارهٔ ۹۵۱: عالمی گر خون خورند از عشق ماهم می ...256شمارهٔ ۹۵۲: من از محرومی خود یا زرشک محرمان س ...257شمارهٔ ۹۵۳: اگر تو جان طلبی جان در آستین دارم 258شمارهٔ ۹۵۴: داند دل تو راز من وزان تو من هم 259شمارهٔ ۹۵۵: رفتیم برون زین چمن و هیچ نگفتیم 260شمارهٔ ۹۵۶: ساقی کریم و یار خطاپوش و شاه هم 261شمارهٔ ۹۵۷: دیوانه عشق توام مجنون مادرزاد هم 262شمارهٔ ۹۵۸: در صحبت کس جام فراغی نکشیدیم 263شمارهٔ ۹۵۹: از داغ می اگرچه در آتش چو لاله ام 264شمارهٔ ۹۶۰: خوش آنکه مست بروی تو دیده باز کنم 265شمارهٔ ۹۶۱: برتافت رخ چو آینه آنماه چون کنم 266شمارهٔ ۹۶۲: نوروزی ازین ما بفراغی ننشستیم 267شمارهٔ ۹۶۳: من خسته ایفلک کی دمی از تو شا گشت ...268شمارهٔ ۹۶۴: آنچنانم ز فراقت که ندانم چکنم 269شمارهٔ ۹۶۵: چون سایه گذر زان مه رخساره نداریم 270شمارهٔ ۹۶۶: از بسکه شدم جامه دران نعره زنان ه ...271شمارهٔ ۹۶۷: ماییم که در دیر خرابات مقیمیم 272شمارهٔ ۹۶۸: من سوخته خال و خط سیمبرانم 273شمارهٔ ۹۶۹: نه چنان بگرد کویت من ناصبور گردم 274شمارهٔ ۹۷۰: تاچند وصل روی تو ایمه طلب کنیم 275شمارهٔ ۹۷۱: چه شود گرت زمانی من دلفکار بینم 276شمارهٔ ۹۷۲: شبها چو سگان در طلبت در بدر افتم 277شمارهٔ ۹۷۳: چون لاله جگر چاک شدم غرقه بخون هم 278شمارهٔ ۹۷۴: آنم که دل بعالم پرغم نمیدهم 279شمارهٔ ۹۷۵: تو شوخ نوجوانی من پیر ناتوانم 280شمارهٔ ۹۷۶: گنجی چو تو در سینه بکونین چکارم؟281شمارهٔ ۹۷۷: تو با فراغ خود امروز شاد و فردا ه ...282شمارهٔ ۹۷۸: ز بسکه رخنه ز تیر تو در درون دارم 283شمارهٔ ۹۷۹: کنون که جامه چو من میدری که سر مس ...284شمارهٔ ۹۸۰: نیستم طاقت که آه داد خواهی بشنوم 285شمارهٔ ۹۸۱: دی در رهش چو دیدم بس شرمناک گشتم 286شمارهٔ ۹۸۲: می ده که بی غبار غمی از جهان روم 287شمارهٔ ۹۸۳: یاد من کردی من از بخت این زیادت ی ...288شمارهٔ ۹۸۴: تا کی از گریه گره بر لب فریاد زنم 289شمارهٔ ۹۸۵: چندان بر آستان خرابات سر نهم 290شمارهٔ ۹۸۶: هر چند که خود دل ببلای تو سپردم 291شمارهٔ ۹۸۷: خوش آنکه تو بازآیی و من پای تو بو ...292شمارهٔ ۹۸۸: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 293شمارهٔ ۹۸۹: من که از دور ترا بینم و مدهوش شوم 294شمارهٔ ۹۹۰: تا کی بغیر گویی من چشم و گوش باشم 295شمارهٔ ۹۹۱: دل کباب از لعل او چون از دلش بیرو ...296شمارهٔ ۹۹۲: من لاف تقوی تا بکی در خرمن طاعت ز ...297شمارهٔ ۹۹۳: دور از درت به تیغ نه از بهر جان ش ...298شمارهٔ ۹۹۴: تو در آتش ز تب چو نشمع و من دور ا ...299شمارهٔ ۹۹۵: عمریست که من خاک ره درد کشانم 300شمارهٔ ۹۹۶: عمریکه بیرخت من درمانده بوده ام 301شمارهٔ ۹۹۷: خوش آنکه پیش تو دور از دیار خود گ ...302شمارهٔ ۹۹۸: دل با تو بگفتار و زبان با دگرانم 303شمارهٔ ۹۹۹: بیک نظر که بر آن مه شب وصال کنم 304شمارهٔ ۱۰۰۰: ناچار اگر دمی ز سر کوی او روم 305شمارهٔ ۱۰۰۱: در سجود آستانت از سفر باز آمدیم 306شمارهٔ ۱۰۰۲: سنگ جفا بقصد دل زار خسته ام 307شمارهٔ ۱۰۰۳: با کس سخن مگو که من از غیرت آتشم 308شمارهٔ ۱۰۰۴: هر چند از وصالت ای آفتاب دورم 309شمارهٔ ۱۰۰۵: ای جگر از تو پر نمک دیده شور بخت ...310شمارهٔ ۱۰۰۶: ظن مبر کز دود دل پیشت شکایت میکن ...311شمارهٔ ۱۰۰۷: نه تاب وصل و نه صبرم کز و کناره ...312شمارهٔ ۱۰۰۸: منم آنکه مست و بیخود ز غم تو لال ...313شمارهٔ ۱۰۰۹: پیش تو غم دل که نهان بود نگفتیم 314شمارهٔ ۱۰۱۰: تو عیش کن بفراغت که من سپند توام 315شمارهٔ ۱۰۱۱: سایه صفت ز ماه خود میل وصال میکن ...316شمارهٔ ۱۰۱۲: سوختم چندانکه سر زد شعله از پیرا ...317شمارهٔ ۱۰۱۳: سگ توام من و عمری بغم اسیر شدم 318شمارهٔ ۱۰۱۴: ز در مران اگر آلوده و هوسناکیم 319شمارهٔ ۱۰۱۵: حسرت فرو خورم چه به رویت نظر کنم 320شمارهٔ ۱۰۱۶: هرگز از بخت نیامد قدحی در دستم 321شمارهٔ ۱۰۱۷: پیرم چو چنگ با قد پرخم شکسته ام 322شمارهٔ ۱۰۱۸: ایگل که بوصل تو رسیدن نتوانم 323شمارهٔ ۱۰۱۹: عمریست کز عشق بتان این شور و مست ...324شمارهٔ ۱۰۲۰: چو ماه نوجمال عالم افروزش که می ...325شمارهٔ ۱۰۲۱: سوختم از نوش وصلت کارزو میداشتم 326شمارهٔ ۱۰۲۲: از برون چون مگس آلوده بشهد هوسیم 327شمارهٔ ۱۰۲۳: سرو من، چون سخن از لعل چو قندت گ ...328شمارهٔ ۱۰۲۴: بصبر اگرچه بسی روزها بسر کردم 329شمارهٔ ۱۰۲۵: کاش آنزمان که سوخته میشد ستاره ا ...330شمارهٔ ۱۰۲۶: پیش تو ایطبیب جان بسکه ز خویش می ...331شمارهٔ ۱۰۲۷: غیرت عشق کی هلد، کز ستم تو دم زن ...332شمارهٔ ۱۰۲۸: چند از هوس آن لب چون قند بسوزم 333شمارهٔ ۱۰۲۹: سخن نگفته بهم جنگ و ماجرا داریم 334شمارهٔ ۱۰۳۰: تا کی خمار محنت آن سیمبر کشم 335شمارهٔ ۱۰۳۱: منعت از همنفسان چند بصد پند کنم 336شمارهٔ ۱۰۳۲: با چون تو شوخی سرو قد عاشق کش و ...337شمارهٔ ۱۰۳۳: ز بسکه خار ملامت کشیده دامانم 338شمارهٔ ۱۰۳۴: هست کحل بصر از خاک ره او هوسم 339شمارهٔ ۱۰۳۵: جان نذر کرده ام که بپایت فدا کنم 340شمارهٔ ۱۰۳۶: دل از آرزو چه خون شد بدعا چه کام ...341شمارهٔ ۱۰۳۷: چو بینم هر دمت با غیر از غیرت خر ...342شمارهٔ ۱۰۳۸: دش از داغت زمانی در غم دل بوده ا ...343شمارهٔ ۱۰۳۹: طوفان کنم از اشک و رخ خاک بشویم 344شمارهٔ ۱۰۴۰: شب وعده داد مست و بره دیده دوختم 345شمارهٔ ۱۰۴۱: شدم بازیچه طفلان که در هرجا که ب ...346شمارهٔ ۱۰۴۲: روز آخر کز جهان با دیده گریان رو ...347شمارهٔ ۱۰۴۳: من که چون لاله ز داغ تو بر افروخ ...348شمارهٔ ۱۰۴۴: ندارم چاره یی جانا که با لعلت در ...349شمارهٔ ۱۰۴۵: اسیر در دم و یک همنفس نمی بینم 350شمارهٔ ۱۰۴۶: آنعید مشتاقان که من قربان او صد ...351شمارهٔ ۱۰۴۷: از جور چه دل ملول دارم 352شمارهٔ ۱۰۴۸: مردیم ز غم تا بتو محبوب رسیدیم 353شمارهٔ ۱۰۴۹: گرچه در رسم ادب از دگران کم نشدی ...354شمارهٔ ۱۰۵۰: از بسکه می وصلت بیرون رود از دست ...355شمارهٔ ۱۰۵۱: دل چو کوه از حسرت لعل تو خونشد چ ...356شمارهٔ ۱۰۵۲: من کز غمت ز دیده می لاله گون خور ...357شمارهٔ ۱۰۵۳: دیوانه عشقم دهن از خنده نبندم 358شمارهٔ ۱۰۵۴: توبه کردم عمری اکنون باده صافی م ...359شمارهٔ ۱۰۵۵: شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم 360شمارهٔ ۱۰۵۶: ما از صفای سینه چو آیینه همیم 361شمارهٔ ۱۰۵۷: چون چشم حسرت از تو بسرو سهی کنیم 362شمارهٔ ۱۰۵۸: گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم 363شمارهٔ ۱۰۵۹: کشت چون صیدم سگ یار و کشد در خاک ...364شمارهٔ ۱۰۶۰: تا بکی توبه کنیم از می و دردم شک ...365شمارهٔ ۱۰۶۱: روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم 366شمارهٔ ۱۰۶۲: من از گلهای خون دل از آن رخساره ...367شمارهٔ ۱۰۶۳: نگویی در پیت چونعاشقان هرجا نمیگ ...368شمارهٔ ۱۰۶۴: تو در چمن چو نباشی گل و سمن چکنم 369شمارهٔ ۱۰۶۵: حدیث سوز دل چونشمع از آنمعنی گرا ...370شمارهٔ ۱۰۶۶: همین خرسندی ام بس گرچه دور از مح ...371شمارهٔ ۱۰۶۷: چو شمع بیتو همه آه سوزناک شدم 372شمارهٔ ۱۰۶۸: ما وصل تو با بوالهوسان دوست ندار ...373شمارهٔ ۱۰۶۹: با آنکه ز شوق نظری خواب ندارم 374شمارهٔ ۱۰۷۰: عاشق مستم و محنت زده از بار دلم 375شمارهٔ ۱۰۷۱: گرچه بی بختم و دور از رخ گلفام ت ...376شمارهٔ ۱۰۷۲: از جهان فردم همین در بند رخسار ت ...377شمارهٔ ۱۰۷۳: من آن مستم که از اطوار خود یکمو ...378شمارهٔ ۱۰۷۴: تا نیست می از خود خبرم نیست که ه ...379شمارهٔ ۱۰۷۵: ما جان ز شوق وصل تو صد باره داده ...380شمارهٔ ۱۰۷۶: مست آنم که ز دستت قدحی نوش کنم 381شمارهٔ ۱۰۷۷: ما سایه صفت سوخته وصل تو ماهیم 382شمارهٔ ۱۰۷۸: شور ستمت چند کند دور ز خویشم 383شمارهٔ ۱۰۷۹: دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم 384شمارهٔ ۱۰۸۰: تشنه درد توام وز پی درمان نروم 385شمارهٔ ۱۰۸۱: ز اشک همچو شفق بیتو غرق خون شده ...386شمارهٔ ۱۰۸۲: غم چون تو آفتابی ز جهان پسند دار ...387شمارهٔ ۱۰۸۳: چو چاره از غم خونخواره نمییابم 388شمارهٔ ۱۰۸۴: من از اول ترا خورشید عالم سوز می ...389شمارهٔ ۱۰۸۵: می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم 390شمارهٔ ۱۰۸۶: تا یافته ام وصل تو در کینه خویشم 391شمارهٔ ۱۰۸۷: مه من که هرگز گزندت نه بینم 392شمارهٔ ۱۰۸۸: ز خونم سیر کی گردد که با لعلش نظ ...393شمارهٔ ۱۰۸۹: هرچند که از یار جز آزار ندیدم 394شمارهٔ ۱۰۹۰: من از صفای درون گر ز خود برون آی ...395شمارهٔ ۱۰۹۱: در چاره مرهم بدل پاره بماندم 396شمارهٔ ۱۰۹۲: من سوخته داغ درون پرور عشقم 397شمارهٔ ۱۰۹۳: ساقی بیا که دست ارادت بهم دهیم 398شمارهٔ ۱۰۹۴: از بسکه پیش روی بتان سجدها کنم 399شمارهٔ ۱۰۹۵: همدمان رفتند و من از همرهان واما ...400شمارهٔ ۱۰۹۶: در کمال است جمال تو که ما می طلب ...401شمارهٔ ۱۰۹۷: مگو که سر بگریبان نشسته غمناکم 402شمارهٔ ۱۰۹۸: گیریم که خود خار بلا اینهمه کشتی ...403شمارهٔ ۱۰۹۹: خوش آنکه همنفس یار خویشتن بودم 404شمارهٔ ۱۱۰۰: نه کس ز بهر تو یارم نه یار کس من ...405شمارهٔ ۱۱۰۱: مشنو که از تو سلسله مو در شکایتی ...406شمارهٔ ۱۱۰۲: زان مرهم دل غیر دل ریش ندیدیم 407شمارهٔ ۱۱۰۳: ما حرف ملامت همه از سینه بشستیم 408شمارهٔ ۱۱۰۴: ز رقیب او چه سازم که کند نظر بکی ...409شمارهٔ ۱۱۰۵: پیشت چو آب دیده خود خوار مانده ا ...410شمارهٔ ۱۱۰۶: ذره خاکم و در کوی تو گر گم باشم 411شمارهٔ ۱۱۰۷: چند این دل سودازده را پند بگویم 412شمارهٔ ۱۱۰۸: بپای سرو تو افتاده ایم و مدهوشیم 413شمارهٔ ۱۱۰۹: ترک خوبان گرچه از دست ملامت میکن ...414شمارهٔ ۱۱۱۰: خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم 415شمارهٔ ۱۱۱۱: اگر تو دور کنی از درم صبور شوم 416شمارهٔ ۱۱۱۲: شرگشته ام و چاره تقدیر ندارم 417شمارهٔ ۱۱۱۳: دیده دریا چو شد از گریه چه تدبیر ...418شمارهٔ ۱۱۱۴: خوش آنکه نهی پای بسر منزل خاکم 419شمارهٔ ۱۱۱۵: چو یار رخت سفر بست من چکار کنم 420شمارهٔ ۱۱۱۶: آنکه شب روز طرب کرد ز روی چو مهم 421شمارهٔ ۱۱۱۷: بهر جا چشم بگشایم جمال یار می بی ...422شمارهٔ ۱۱۱۸: یکدم ایساقی جان می ده و مدهوش کن ...423شمارهٔ ۱۱۱۹: رخ بخون سرخ کند دیده گریان خودم 424شمارهٔ ۱۱۲۰: سگ توییم و بر آن در شکسته حال خو ...425شمارهٔ ۱۱۲۱: از جهان چون لاله داغت ایسهی قد م ...426شمارهٔ ۱۱۲۲: ایهمه آرزوی تو فکر من و خیال هم 427شمارهٔ ۱۱۲۳: من دردمند و ناتوان او سرکش و خون ...428شمارهٔ ۱۱۲۴: ما پیش تیغ سربارادت نهاده ایم 429شمارهٔ ۱۱۲۵: چند نالم ز غم و شهر پر آوازه کنم 430شمارهٔ ۱۱۲۶: بگذر ز آب خضر و دم از جام جم مزن 431شمارهٔ ۱۱۲۷: اگرچه رسم بود دل بدلستان دادن 432شمارهٔ ۱۱۲۸: ایکه دین و دلم ایثار تو خواهد بو ...433شمارهٔ ۱۱۲۹: ایکه میسوزد رخت دلها بداغ خویشتن 434شمارهٔ ۱۱۳۰: ما خود بریده ایم دل از کار خویشت ...435شمارهٔ ۱۱۳۱: شبی در آ ز در ایشمع و خانه روشن ...436شمارهٔ ۱۱۳۲: پرسشی کن ایطبیب و جان ما را شاد ...437شمارهٔ ۱۱۳۳: چند باشی با بدان یاد از نکو خواه ...438شمارهٔ ۱۱۳۴: ای روی دل افروز تو ماه همه خوبان 439شمارهٔ ۱۱۳۵: قد بین و رخ ببین و لب جانفزا ببی ...440شمارهٔ ۱۱۳۶: دو ضعیفیم من و سایه در آنراه شدن 441شمارهٔ ۱۱۳۷: چه حسن است این زهی خوبی مگر خورش ...442شمارهٔ ۱۱۳۸: میخواست شب که داغ نهد دلستان من 443شمارهٔ ۱۱۳۹: خوش است زیر سر آن خشت آستان دیدن 444شمارهٔ ۱۱۴۰: گر نه کافر بچه یی آتش دل تیز مکن 445شمارهٔ ۱۱۴۱: آن نخل قد و لعل لب چون رطبش بین 446شمارهٔ ۱۱۴۲: شبی با نامرادان باش و ترک خود مر ...447شمارهٔ ۱۱۴۳: گر شوم خاک ره و سبزه دمد از گل م ...448شمارهٔ ۱۱۴۴: گر با تو نیم دولتم ایشوخ بس است ...449شمارهٔ ۱۱۴۵: زخم پنهان بردل عاشق تو میدانی زد ...450شمارهٔ ۱۱۴۶: وه که بازار کف عنان دل برون خواه ...451شمارهٔ ۱۱۴۷: هرکه زنجیرش نهد مشکین کمندی ایچن ...452شمارهٔ ۱۱۴۸: گرچه هجر امشب ره اهل نظر خواهد ز ...453شمارهٔ ۱۱۴۹: چنان گردد خیالش چشم اشکبار من 454شمارهٔ ۱۱۵۰: ای چرخ پی مجلس او ز آب و گل من 455شمارهٔ ۱۱۵۱: نشاید با لبت غیری چو طوطی همنفس ...456شمارهٔ ۱۱۵۲: نظاره تو به هر دیده کی توان کردن 457شمارهٔ ۱۱۵۳: ای سبز پر کرشمه مشکین قبای من 458شمارهٔ ۱۱۵۴: اکنون که تنها دیدمت لطف ارنه آزا ...459شمارهٔ ۱۱۵۵: گر بوسه دهی زان لب خندان کهه دهم ...460شمارهٔ ۱۱۵۶: دارد رقیب بهر تو چشم حسد بمن 461شمارهٔ ۱۱۵۷: ای تو بروی همچو مه چشم و چراغ عا ...462شمارهٔ ۱۱۵۸: خوشا سنگ جفایت خوردن و هم در نفس ...463شمارهٔ ۱۱۵۹: تو که پیش بیغمانی چو گل از نشاط ...464شمارهٔ ۱۱۶۰: میمیرم و خار غمت از جان نمیآید ب ...465شمارهٔ ۱۱۶۱: موسم خزان ایگل در چمن گذاری کن 466شمارهٔ ۱۱۶۲: در دلم از تو گره به که گشاد از د ...467شمارهٔ ۱۱۶۳: آشفته ام از هجر و تو آشفته تر از ...468شمارهٔ ۱۱۶۴: ای سنبل زلف سیهت چین همه بر چین 469شمارهٔ ۱۱۶۵: بآرزوی تو خوشحال میتوان بودن 470شمارهٔ ۱۱۶۶: او در دل و چون باد صبا در بدرم م ...471شمارهٔ ۱۱۶۷: دل شکستند بسنگین دلیم سیمتنان 472شمارهٔ ۱۱۶۸: ساقی قدح پر از می چون سلسبیل کن 473شمارهٔ ۱۱۶۹: سگ این درم بسنگی دل من صبور میکن 474شمارهٔ ۱۱۷۰: دل که جای تست چون سازیم جای دیگر ...475شمارهٔ ۱۱۷۱: ایشوخ پر کرشمه کم التفات من 476شمارهٔ ۱۱۷۲: کام دلم از وصل بیک سجده روا کن 477شمارهٔ ۱۱۷۳: از در کعبه نه تو گفتی که شوم کشت ...478شمارهٔ ۱۱۷۴: لبز غم تو خشک شد دیده تر هم آنچن ...479شمارهٔ ۱۱۷۵: شاه حسنی یکنظر سوی گدای خود ببین 480شمارهٔ ۱۱۷۶: خواهی که عاشقانه سماعت کند خوشان 481شمارهٔ ۱۱۷۷: سخن بگو و دل از من بیک سخن بستان 482شمارهٔ ۱۱۷۸: گر با من مستی حذر از بیهده گو کن 483شمارهٔ ۱۱۷۹: بر توسن ناز آنپسر میتاخت چون برق ...484شمارهٔ ۱۱۸۰: وقت مرگ از سخنی درد مرا تسکین کن 485شمارهٔ ۱۱۸۱: در غنچه چو گل تا بکیی گوش بمن کن 486شمارهٔ ۱۱۸۲: مزاج زهر اگر کوشش کنی شیرین توان ...487شمارهٔ ۱۱۸۳: آن جوان عاجز کش و من ناتوانی این ...488شمارهٔ ۱۱۸۴: باده مینوش و بدین مشغله میگذران 489شمارهٔ ۱۱۸۵: من زار و دل غمزده هم زار تر از م ...490شمارهٔ ۱۱۸۶: ایدل به غم بساز و وصالش طلب مکن 491شمارهٔ ۱۱۸۷: سوختم چون لاله چشمی بر دل چاکم ف ...492شمارهٔ ۱۱۸۸: درد از طبیب گرچه نهفتن نمی توان 493شمارهٔ ۱۱۸۹: من اگر شکسته عهدم تو وفای خود نگ ...494شمارهٔ ۱۱۹۰: نپرسد جز وفا چیزی خدا روز جزا از ...495شمارهٔ ۱۱۹۱: به اعتقاد وفا بر کس اعتماد مکن 496شمارهٔ ۱۱۹۲: کی مدعی نهد سر در سجده نکویان 497شمارهٔ ۱۱۹۳: بیا ایعشق جانسوز آتشم در جان محز ...498شمارهٔ ۱۱۹۴: تن را بسوز و جانرا با دوست همنشی ...499شمارهٔ ۱۱۹۵: خون شد ز بخت بد جگر لخت لخت من 500شمارهٔ ۱۱۹۶: مجنون منم در عهد تو لیلی تو در د ...501شمارهٔ ۱۱۹۷: گرچه از داغ تو سوزد دل بیحاصل من 502شمارهٔ ۱۱۹۸: ز بهر جان نتوانم نظر برید از تو 503شمارهٔ ۱۱۹۹: پای سگی که دیده ام شب به در سرای ...504شمارهٔ ۱۲۰۰: تا بکی چون سگ بنالد عاشق شبگرد ا ...505شمارهٔ ۱۲۰۱: ز جور مدعی گویم که کم آیم بکوی ت ...506شمارهٔ ۱۲۰۲: هرچند که دیدم همه جور و ستم از ت ...507شمارهٔ ۱۲۰۳: ای خلق جهانی همه مست طرب از تو 508شمارهٔ ۱۲۰۴: خورشیدوار هرکه دلش سوخت داغ او 509شمارهٔ ۱۲۰۵: مرغ دلم که کشته شد از چشم مست تو 510شمارهٔ ۱۲۰۶: سایم همه شب روی خود بر خاک دور ا ...511شمارهٔ ۱۲۰۷: از بسکه نازک است چو گل طبع و خوی ...512شمارهٔ ۱۲۰۸: صیدم نکرد غنچه لبی جز بگفتگو 513شمارهٔ ۱۲۰۹: غم نیست کز زهر بلا تلخی کشد مسکی ...514شمارهٔ ۱۲۱۰: نازکتر از گل است بسی طبع و خوی ت ...515شمارهٔ ۱۲۱۱: دلش رمیده شد آهو ز چین کاکل او 516شمارهٔ ۱۲۱۲: همچو رخسار تو در عالم گلی بیخار ...517شمارهٔ ۱۲۱۳: گرچه به تیغ جفا سینه فکارم از او 518شمارهٔ ۱۲۱۴: بسوخت جان مرا اشتیاق خدمت تو 519شمارهٔ ۱۲۱۵: ای دلم چون پسته از شور نمک بریان ...520شمارهٔ ۱۲۱۶: هرگز دلم ملول نگشت از جفای او 521شمارهٔ ۱۲۱۷: از کفر و دین بری شده ام از برای ...522شمارهٔ ۱۲۱۸: بنمای آتشین رخ و مست شراب شو 523شمارهٔ ۱۲۱۹: بوفای او که گرم کشد نکنم فغان ز ...524شمارهٔ ۱۲۲۰: تو آب خضری و ما تشنه عاشقان از ت ...525شمارهٔ ۱۲۲۱: تا کی ز دهانش بود ایدل سخن تو 526شمارهٔ ۱۲۲۲: سهل است نقد دین و دل گر صرف شد د ...527شمارهٔ ۱۲۲۳: آن بزم عیش ساقی و جام شراب کو 528شمارهٔ ۱۲۲۴: بر نقش شیرین کوهکن گریید چشم زار ...529شمارهٔ ۱۲۲۵: پیش پای خود ببین شاد از غم مردم ...530شمارهٔ ۱۲۲۶: مشتی مگسانیم سپند شکر تو 531شمارهٔ ۱۲۲۷: قدر ارباب وفا نیست بخاک در تو 532شمارهٔ ۱۲۲۸: بسکه حیران گشته ام در جلوه رفتار ...533شمارهٔ ۱۲۲۹: بسکه سوزیم چو شمع از هوس محفل او 534شمارهٔ ۱۲۳۰: دل بکف میداشتم عمری نگاه از دست ...535شمارهٔ ۱۲۳۱: هر که آن گل پا نهد در دیده نمناک ...536شمارهٔ ۱۲۳۲: ای مرا داغی به دل از لعل آتش رنگ ...537شمارهٔ ۱۲۳۳: مارا همین جواب سلام است کام ازو 538شمارهٔ ۱۲۳۴: من بنده صبا که دهد عرض رای تو 539شمارهٔ ۱۲۳۵: ماییم دل و دین بسر کار تو کرده 540شمارهٔ ۱۲۳۶: زهی ز عارض تو گلرخان حجاب زده 541شمارهٔ ۱۲۳۷: مدعی در جوش و ما بیهوش از آن نو ...542شمارهٔ ۱۲۳۸: خوش حالتی است پیش تو از می خوشان ...543شمارهٔ ۱۲۳۹: خوش آنکه بودمه من زباده مست شده 544شمارهٔ ۱۲۴۰: چون شمع دل از داغ تو افروختنش به 545شمارهٔ ۱۲۴۱: اگر چه عشق نکویان جراحتست همه 546شمارهٔ ۱۲۴۲: تو ببزم عیش و نبود ره من در آن م ...547شمارهٔ ۱۲۴۳: خبرم شدست کانمه هوس شراب کرده 548شمارهٔ ۱۲۴۴: رسید مست من از می برخ گل افکنده 549شمارهٔ ۱۲۴۵: ای مصور ز کف این تخته تعلیم بنه 550شمارهٔ ۱۲۴۶: تنم که غرقه بخون اشک لاله گون کر ...551شمارهٔ ۱۲۴۷: آتش آهم نهال وادی ایمن شده 552شمارهٔ ۱۲۴۸: گهی که زلف بر آن روی مهوش افتاده 553شمارهٔ ۱۲۴۹: کی دل بیدردی از داغ گزندی سوخته 554شمارهٔ ۱۲۵۰: نه دیده مثل تو دیده نه کس نشان د ...555شمارهٔ ۱۲۵۱: ساقیا، باده بدین مست دل افتاده م ...556شمارهٔ ۱۲۵۲: جدایی از درت جانا بزهر آلوده تیر ...557شمارهٔ ۱۲۵۳: سرو من بنمای قد و خجلت شمشاد ده 558شمارهٔ ۱۲۵۴: تا ساقی گلهذار رفته 559شمارهٔ ۱۲۵۵: زلف سیه شانه کن جام مدامی بده 560شمارهٔ ۱۲۵۶: ساقیا می بقدح ریز و ببد مست مده 561شمارهٔ ۱۲۵۷: نوح اگر طوفان او افسانه مردم شده 562شمارهٔ ۱۲۵۸: ای با سگت فرشته دم از بندگی زده 563شمارهٔ ۱۲۵۹: بیا و ساقی جان شو به تشنه آبی ده 564شمارهٔ ۱۲۶۰: بیمارم و لب تشنه و از قافله ماند ...565شمارهٔ ۱۲۶۱: مرغ غافل چه دل آسوده بنظاره شده 566شمارهٔ ۱۲۶۲: بد فرصتت چرخ فلک تن فرو مده 567شمارهٔ ۱۲۶۳: در حسرت تو مردن ما از حیات به 568شمارهٔ ۱۲۶۴: پیش تو هر که هست چو صورت خموش به 569شمارهٔ ۱۲۶۵: از خواب جامه چاک و پریشان برآمده 570شمارهٔ ۱۲۶۶: ای ز ملاحت آتشی بر جگر ملک زده 571شمارهٔ ۱۲۶۷: روی نیاز بر ره آنسرو ناز به 572شمارهٔ ۱۲۶۸: دود چراغ خوردنم کرد چو لاله دل س ...573شمارهٔ ۱۲۶۹: دامی نهاده آنمه از زلف تاب داده 574شمارهٔ ۱۲۷۰: خطت که لب لعل شکر خای گرفته 575شمارهٔ ۱۲۷۱: بیا و درد هجران را دوا ده 576شمارهٔ ۱۲۷۲: آدم و گندم، من و خال لب جانانه ی ...577شمارهٔ ۱۲۷۳: عالم چو آفتاب پر از نور کرده یی 578شمارهٔ ۱۲۷۴: من کیم خسته دلی حال دگرگون شده ی ...579شمارهٔ ۱۲۷۵: در چمن با کف رنگین قدح ای گل زده ...580شمارهٔ ۱۲۷۶: هان ای خضر که آب بقانوش کرده یی 581شمارهٔ ۱۲۷۷: در وقت گل چو غنچه چرا دل فسرده ی ...582شمارهٔ ۱۲۷۸: عالمی را تو بشوخی دل و جان سوخته ...583شمارهٔ ۱۲۷۹: نیست از همت خود با دو جهانم کاری 584شمارهٔ ۱۲۸۰: چو بپای خم نهم سر نبری گمان مستی 585شمارهٔ ۱۲۸۱: بقدر درد اگرم قوت سخن بودی 586شمارهٔ ۱۲۸۲: بخلق درد تو بیهوده گفتم تا کی 587شمارهٔ ۱۲۸۳: چو ساقی گر بجامم دست بودی 588شمارهٔ ۱۲۸۴: چو طوطیان تو سخن بی نظیر میگویی 589شمارهٔ ۱۲۸۵: دی بسکه چو گل در نظر افروخته بود ...590شمارهٔ ۱۲۸۶: رفتی و کنار از من دیوانه گرفتی 591شمارهٔ ۱۲۸۷: با دیگران بعشوه سخن هر نفس کنی 592شمارهٔ ۱۲۸۸: کعبه عاشق من کاش شکیبا بودی 593شمارهٔ ۱۲۸۹: خواهم شبی گوش رضا بر حال زار من ...594شمارهٔ ۱۲۹۰: با دل چه چاره سازم کز آرزوی رویی 595شمارهٔ ۱۲۹۱: این چه رفتارست کایشمشاد قامت میک ...596شمارهٔ ۱۲۹۲: تا کی ای رشگ پری عالمی از غم بکش ...597شمارهٔ ۱۲۹۳: شب سگت دل خواست از عاشق چه بودی ...598شمارهٔ ۱۲۹۴: چون بود روز جزایی مکن آزار کسی 599شمارهٔ ۱۲۹۵: چه جور بود که باز ایفلک بمن کردی 600شمارهٔ ۱۲۹۶: تا چند ز من گوشه ابروی بتابی 601شمارهٔ ۱۲۹۷: تا دست بر اسباب سلامت نفشانی 602شمارهٔ ۱۲۹۸: آن دم که دل ربودی در قصد دین نبو ...603شمارهٔ ۱۲۹۹: از غمزه گه عتاب و گهی خنده میکنی 604شمارهٔ ۱۳۰۰: وقت آن شد که نظر درمن درمانده کن ...605شمارهٔ ۱۳۰۱: دی شامگه کز پیش من مرکب بتندی تا ...606شمارهٔ ۱۳۰۲: به نظاره جوانان که کسی نیافت سیر ...607شمارهٔ ۱۳۰۳: چند سازم که شوم خاک و تو بر من گ ...608شمارهٔ ۱۳۰۴: ای اشک جگر سوز که در چشم پر آیی 609شمارهٔ ۱۳۰۵: منعت نکنم گر ببد اندیش نشینی 610شمارهٔ ۱۳۰۶: با قبای آل چون برقی بمیدان تاختی 611شمارهٔ ۱۳۰۷: خنده یی کردی چو گل مارا چو بلبل ...612شمارهٔ ۱۳۰۸: ایشوخ مرا اینهمه دلتنگ چه داری 613شمارهٔ ۱۳۰۹: بخدا که بزم ما را ز غم تو شامگاه ...614شمارهٔ ۱۳۱۰: بصد کرشمه مهرم شکار خود کردی 615شمارهٔ ۱۳۱۱: بوعده بوسی ام از عشوه سازیی دادی 616شمارهٔ ۱۳۱۲: اول ز عاشقان بوفا یاد میکنی 617شمارهٔ ۱۳۱۳: هرکه یکساعت طبیب جان بیمارش تویی 618شمارهٔ ۱۳۱۴: از من خبر ای پسر نداری 619شمارهٔ ۱۳۱۵: گر کشد خاطر حزین باری 620شمارهٔ ۱۳۱۶: از آن بجور دل مبتلای من داری 621شمارهٔ ۱۳۱۷: مرید ما شو ایشیخ اگر باما دمی با ...622شمارهٔ ۱۳۱۸: چند از بتان فریفته آب و گل شوی 623شمارهٔ ۱۳۱۹: دمی گر صورت شیرین سخن با کوهکن گ ...624شمارهٔ ۱۳۲۰: از رشگ رخت گر دل گل درد نکردی 625شمارهٔ ۱۳۲۱: گلی است عارض ساقی بنازکی کز وی 626شمارهٔ ۱۳۲۲: ایکه بر بالین طبیب جان بیمار منی 627شمارهٔ ۱۳۲۳: دل شکست آن مه مرا در آرزوی ناوکی 628شمارهٔ ۱۳۲۴: ای یوسف عزیز چه از ما نهان شوی 629شمارهٔ ۱۳۲۵: ما بنده حسنیم و گرفتار نگاهی 630شمارهٔ ۱۳۲۶: بچنین جمال خوبی که تو گلعذار دار ...631شمارهٔ ۱۳۲۷: کی دل سبک باشک جگرگون کند کسی 632شمارهٔ ۱۳۲۸: در کوره غم تا نخورم سوزش و تابی 633شمارهٔ ۱۳۲۹: کاشکی ز اول بمن این کینه داری دا ...634شمارهٔ ۱۳۳۰: عاشق بیخانمان گر اختیاری داشتی 635شمارهٔ ۱۳۳۱: بسکه دل در سینه من سوخت داغ دلبر ...636شمارهٔ ۱۳۳۲: دگرم ز چشم گریان بهزار دلستانی 637شمارهٔ ۱۳۳۳: خواهم شبی بیایی و مهمان من شوی 638شمارهٔ ۱۳۳۴: مارا کشی و زنده جاوید میکنی 639شمارهٔ ۱۳۳۵: من لایق آن نیستم تا یار همرازم ک ...640شمارهٔ ۱۳۳۶: میان خلق میخواهم که توسن بر سرم ...641شمارهٔ ۱۳۳۷: ایعاشق بی دیده که در عیب منستی 642شمارهٔ ۱۳۳۸: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 643شمارهٔ ۱۳۳۹: ایکه بر عاشق نگاه از لطف و احسان ...644شمارهٔ ۱۳۴۰: غیرتم در دیده ها چون باد اگر ره ...645شمارهٔ ۱۳۴۱: کعبه گر میطلبی سعی کن آرام مجوی 646شمارهٔ ۱۳۴۲: نظر ز آن نوغزال ایدل به بیداری ت ...647شمارهٔ ۱۳۴۳: ز هستی تا نشان داری نشان تیر غم ...648شمارهٔ ۱۳۴۴: گر چو شمعم بکشی زنده بیک خنده کن ...649شمارهٔ ۱۳۴۵: گیرم دل من از غم دیوانه زیست بار ...650شمارهٔ ۱۳۴۶: بردی دلم اگرچه ندارم شکایتی 651شمارهٔ ۱۳۴۷: خوشیم با ستم و محنتی که میخواهی 652شمارهٔ ۱۳۴۸: تو مرا اگر نبخشی من و کنج نامراد ...653شمارهٔ ۱۳۴۹: ایکه بقتل عاشقان مست و خراب میرو ...654شمارهٔ ۱۳۵۰: صوفی اگر حریف ما بهر شراب میشوی 655شمارهٔ ۱۳۵۱: گر بغم شادی ز عشقش شادمانیها کنی 656شمارهٔ ۱۳۵۲: ای بلعل شکرین چشمه حیوان کسی 657شمارهٔ ۱۳۵۳: کاشکی فرق سرم فرش سرایت بودی 658شمارهٔ ۱۳۵۴: با همهلطف و با منت اینهمه ناز و ...659شمارهٔ ۱۳۵۵: ای ز جان شیرین تر و زیباتر از حو ...660شمارهٔ ۱۳۵۶: می خور که در سرای جهان نیست محکم ...661شمارهٔ ۱۳۵۷: گر بود یوسفش گرانجانی 662شمارهٔ ۱۳۵۸: از خون دیدها شد کوی تو لاله زاری 663شمارهٔ ۱۳۵۹: ای آب حیوان کاتشم از لعل نوشین م ...664شمارهٔ ۱۳۶۰: باز دل میبردم عشوه سرو نازی 665شمارهٔ ۱۳۶۱: ایسرو اگر این سوخته را دست بدادی 666شمارهٔ ۱۳۶۲: دلا، با شمع خویشت در نگیرد گریه ...667شمارهٔ ۱۳۶۳: مستی و غم از طعن بداندیش نداری 668شمارهٔ ۱۳۶۴: نظری فکن که دارم تن زار و روی زر ...669شمارهٔ ۱۳۶۵: صوفی تو نیی صافی از عشق چه میلاف ...670شمارهٔ ۱۳۶۶: ایگل که غم عاشق مدهوش نداری 671شمارهٔ ۱۳۶۷: رفتی و چراغ ستم افروخته کردی 672شمارهٔ ۱۳۶۸: گر درد من سر از دل فرهاد بر زدی 673شمارهٔ ۱۳۶۹: دولت اگر مدد کند گلبن باغ من شوی 674شمارهٔ ۱۳۷۰: از جهان این بس که نانی خشک و آبی ...675شمارهٔ ۱۳۷۱: دشنام تلخ کز لب چون شکرم دهی 676شمارهٔ ۱۳۷۲: تو گر بخاک شهیدان گذار باز آری 677شمارهٔ ۱۳۷۳: ایکه در آیینه بینی روی و ناز افز ...678شمارهٔ ۱۳۷۴: سوختم چند چو برق آیی و چون باد ر ...679شمارهٔ ۱۳۷۵: سوخت دل از ناله ام چند خروشد کسی 680شمارهٔ ۱۳۷۶: پیش سگت چو اشک من لافد ز مردم زا ...681شمارهٔ ۱۳۷۷: سوختم شمع صفت تا شدم آتش نفسی 682شمارهٔ ۱۳۷۸: گشاد خنده زنان چشم برمن آفت جانی 683شمارهٔ ۱۳۷۹: چه سر پیش آری و با خود مرا همراز ...684شمارهٔ ۱۳۸۰: همه جانی از لطافت همه عمر و زندگ ...685شمارهٔ ۱۳۸۱: اگرچه چشم منی همنشین اغیاری 686شمارهٔ ۱۳۸۲: گر به بتخانه درآیی و موافق باشی 687شمارهٔ ۱۳۸۳: بیا که میکشدم درد ارزومندی 688شمارهٔ ۱۳۸۴: چو به تیغ کین ز خشمم بسر رکاب آی ...689شمارهٔ ۱۳۸۵: خورشید صفت با همه کس مهر نمایی 690شمارهٔ ۱۳۸۶: بناوکی که مرا رخنه در درون کردی 691شمارهٔ ۱۳۸۷: باشد ایدل همدمان دوست یار خود کن ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ