کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نتوان بر ساقی سخن از توبه عیان کرد
    پیش محک تجربه قلبی نتوان کرد
    آن دل که نیرزد سفال سگ کویی
    از جرعه خود جام جمش پیر مغان کرد
    المنه لله که صبا خاک ره دوست
    در دیده من کوری چشم دگران کرد
    پیرانه سرم مست جوانی که به عشقش
    صد بار شدم پیر و دگر بار جوان کرد
    بسیار بنومیدی و حسرت دل من سوخت
    و آخر ز کرم هرچه دلم خواست چنان کرد
    مستان محبت می عشق تو نهفتند
    بدمست تنگ حوصله چون شیشه عیان کرد
    سر دهنت کس بیقین راه نبردست
    اهلی بگمان هم سخنی چند بیان کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha