کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مه دو هفته اگر رفت عمر ساقی باد
    اگر ستاره نماند آفتاب باقی باد
    خوش است دولت وصلت گر اتفاق افتد
    مرا سعادت این دولت اتفاقی باد
    به خاکپای تو مردن مذاق زاهد نیست
    که خاک بر سر این زهد و بی مذاقی باد
    چو جان برید دل از من بیاد آن سر کوی
    به ساکنان بهشت درت ملاقی باد
    گر آب خضر نشد روزی تو ای اهلی
    شراب خلد نصیبت زدست ساقی باد
    نصیب ما ز ازل درد و داغ و هجران شد
    نصیبه ازل است این ملول نتوان شد
    شکستگان محبت ره عدم رفتند
    دل شکسته ماهم یکی از ایشان شد
    چو غنچه جامه جانم درید و دلشادم
    که دست خاری ایامم از گریبان شد
    کجاست ساقی مجلس که در خمار ستم
    دلم ز تشنه لبی سیر از آب حیوان شد
    بجان خیال رخت خانه ساخت وه چه کنم
    که ذره یی چو مرا آفتاب مهمان شد
    محبتی که مرا غایبانه بود به تو
    کنون که با تو نشستم هزار چندان شد
    دلیکه زنده چو شمع از چراغ وصلت گشت
    ز پای تا بسر از فرق تا قدم جان شد
    ز بخت تیره خود مشکلی که اهلی داشت
    بنور دولت آن آفتاب آسان شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha