کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسکه عاشق چشم تر بر نامه اش ناخوانده سود
    چشم چون بگشاد تا خواند سیاهی رفته بود
    این چه گفتار است یا رب این چه شیرین لب که او
    هر چه گفت از لطف مهری بر سر مهرم فزود
    دیده را آیینه رخسارت ای مه کرده اند
    گر نه دیدار تو باشد دیده روشن چه سود
    شب بچشم عاشق آمد سنبل خط بر رخت
    زد چنان آهی که ماه از خرمنش برخاست دود
    فارغیم از مسجد و میخانه بلک از کعبه هم
    زانکه کار بسته ما از در دلها گشود
    گر چه اهلی همچو سرو آزاده عالم بود
    بنده او شد که از مهرش خریداری نمود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha