کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشق چو مرغ بسمل پروای سر ندارد
    در خون خویش رقصد وز سر خبر ندارد
    بنگر بدان غزالی کز ما رمد بشوخی
    نبود کسی که از وی خون در جگر ندارد
    ناصح مرا بکشتی از دردسر چه حاصل
    خوشوقت مرده باری کاین دردسر ندارد
    مجنون چو سک مجاور بر آستان لیلی است
    گر میزند به سنگش جای دگر ندارد
    اهلی ز شور بختی دورست از آن شکر لب
    باور مکن که طوطی میل شکر ندارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha