کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یک بوسه هرگزم لب سیمین بری نداد
    هرگز نهال عاشقی ما بری نداد
    مادر خمار حسرت و پروانه گرم وصل
    دولت بعاشقان تو بال و پری نداد
    هر ساغرم که داد فلک گر چه زهر بود
    تا خون نکرد در دل من دیگری نداد
    زهر از کف تو همچو شکر میخورم که بخت
    هرگز به طوطیی به ازین شکری نداد
    از خشک و تر چه پیش تو آرم که طالعم
    غیر از دهان خشکی و چشم تری نداد
    جز حسرت از نظاره یوسف ز جان چه سود
    مارا که بخت چون همه سیم و زری نداد
    اهلی که مست وصل بتان بود عاقبت
    مرد از خمار هجر و کسش ساغری نداد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha