کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جام وصلت بکف کج نظران نتوان دید
    چشم خود در کف دست دگران نتوان دید
    کامم این بس که نگاهی کنمت در گذری
    بیش ازین کام ز عمر گذران نتوان دید
    از رقیبان مشنو لاف خریداری خود
    کاین بصارت ز چنین بی بصران نتوان دید
    گنج مهری که بر او لاله صفت مهر وفاست
    جز بویرانه خونین جگران نتوان دید
    خبر از سوز محبت دل پروانه دهد
    جز دل افسردگی از بی خبران نتوان دید
    سر این نکته که شد آب حیات آن لب لعل
    تا نکردند گل کوزه گران نتوان دید
    عیب یعقوب مکن کانچه ز یوسف او یافت
    بخدا کز رخ دیگر پسران نتوان دید
    خضر اگر ز آب بقا سیر شود نیست عجب
    سیری اما ز لب سیمبران نتوان دید
    اهلی آن شیوه که دل می برد از اهل نظر
    جز بچشم دل صاحب نظران نتوان دید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha