کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باورم ناید که شد در پوست مجنون سوی دوست
    عاشق اندر پوست کی گنجد که بیند روی دوست
    کعبه وصل حبیب از راه نومیدی طلب
    رانکه زین نزدیکتر راهی نباشد سوی دوست
    سجده آرم بر نشان پای او در هر قدم
    هر قدم محراب مقصودی بود در کوی دوست
    سالها گردیده ام پهلو به پهلو قرعه وار
    بر امید آنکه بنشینم دمی پهلوی دوست
    گرچه بهر او چو مجنون گوشه گیر از عالمم
    گوشه چشمی ندارد سوی من آهوی دوست
    جان فدای شمع از آن پروانه می سازد که شمع
    راست میماند بسرو قامت دلجوی دوست
    کی ملک در سجده آدم فرود آید سرش
    گرنه محرابش بود طاق خم ابروی دوست
    در خم چوگان بخت آید مرا گوی مراد
    گر سرم را این شرف باشد که گردد گوی دوست
    از دو عالم بر کنارم غیر از آن موی میان
    پیش اهلی از دو عالم به بود یک موی دوست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha