کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز آشنایی من کاخرش جدایی بود
    جدا ز جان شده ام این چه آشنایی بود
    بصبح وصل ندادم فلک امان ور نه
    شب سیاه مرا وقت روشنایی بود
    زمانه بامن بد روز بیوفایی کرد
    مگو که یار مرا میل بیوفایی بود
    مرا ز صومعه زد راه و در کنشت آورد
    خوشم که ره ز دلش عین رهنمایی بود
    بسوخت اهلی بیدل جدا ز وصل بتی
    که ظل مرحمتش سایه خدایی بود

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha