کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یار شد مست و دل ما بفغان باز آورد
    گریه بد مستی ماهم بمیان باز آورد
    عاقبت بخت سیاه ستم پیشه چنان کرد که یار
    جرم بخشیده مارا بزبان باز آورد
    آنچنان زد ره عقل و دل و دین شاهد می
    که بصد سال ریاضت نتوان باز آورد
    رخت بستم ز درش تا ندرد جامه صبر
    آخرم نعره زنان جامه دران باز آورد
    ای بسا آهوی آزاد که در قید دلش
    هوس دیدن آن دست و کمان باز آورد
    هرکه یک جرعه کشید از می لعل لب او
    آب حسرت چو صراحی بدهان باز آورد
    اهلی گمشده در فکر دهانش صد بار
    از جهان رفت و خیالش بجهان باز آورد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha