کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بخاک مرده اگر برق عشق برگیرد
    چراغ مرده دگر زندگی ز سر گیرد
    گذر بکوی تو چون آورم ز جور رقیب
    که او سگی است که بر صید رهگذر گیرد
    کسی که یکنظرت دید بی تو کی ماند
    مگر که نقش جمال تو در نظر گیرد
    چراغ بخت که روشن ندیده ام هرگز
    بود که از دم گرم تو شمع در گیرد
    چو برهمن حذرش نیست ز آتش دوزخ
    کجا ز آتش خوی بتان حذر گیرد
    مباش بی خبر از حال خود چنان اهلی
    که در تو آتش آن شمع بی خبر گیرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha