کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گل نو آمد و ما را غم دیرینه گرفت
    مرغ جان را نفس اندر قفس سینه گرفت
    آن حریفی که شبش بودمی از خون دلم
    بازش امروز هوای می دوشینه گرفت
    چند جان همه را آن مه نو خط سوزد
    آخرش دود دل خلق در آیینه گرفت
    گنج سر دهنش تا نبرد راه کسی
    مهر خط لب لعلش در گنجینه گرفت
    دی مرا بود گذر بر سر کوی دگری
    ره بمن دوش سک کویش ازان کینه گرفت
    بسکه بر خرقه پشمین بودم داغ شراب
    در دلم آتش ازین خرقه پشمینه گرفت
    تازه گلزار جهان بر دل اهلی تنگ است
    مرغ روحش ره آن گلشن دیرینه گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha