کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بی داغ عشق یکرگ من چون چراغ نیست
    داغی نهاده ام که دگر جای داغ نیست
    آشفته دل ز زلف توام با بنفشه گوی
    تا ناز کم کند که مرا آن دماغ نیست
    امروز با وجود تو یوسف بود عدم
    در پیش آفتاب مجال چراغ نیست
    ای بیخبر ز گریه تلخم بمن مخند
    کاین چاشنی زهر ترا در ایاغ نیست
    من هم مرید طاعتم ای پیر ره ولی
    یکساعت از سجود بتانم فراغ نیست
    مجنون بکوه و دشت و حریفان بباغ و گشت
    صحرا گرفته را سر سودای باغ نیست
    اهلی بمردی و نشدی صید باز وصل
    مرغی که این شکار کند غیر زاغ نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha