کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در بهار نوجوانی باغ ما از گل تهی است
    در خزان پیری امید گل ازوی ابلهی است
    ساقی، از جامی بگیرم دست کاین دلتنگ را
    صدهزاران آرزو در جان و دست او تهی است
    باده خور با نو غزالان وز فلک یاری مجوی
    کاین پلنگ پیر با شیران ره در روبهی است
    خلعت شاهی بگو در وصله خاصان نشین
    خرقه پشمینه بر ما خلعت شاهنشهی است
    شب نشین خلوت معنی کجا آرد بیاد
    روز عیش سربلندان را که رو در کوتهی است
    روح پرور باش و ز ضعف آسوده باش
    کز ریاضت تن چو لاغر گشت جان در فربهی است
    طعنه بر روشن دلان کم زن که در بازار عشق
    سادگی آیینه را از غایت کار آگهی است
    در دو عالم پیرو پیر مغان اهلی بود
    در ره دنیا و دین بی پیر رفتن گمرهی است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha