کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفتی و نقش روی تو از چشم تر نرفت
    خال توام چو مردم چشم از نظر نرفت
    خاری که از ره تو بپای دلم خلید
    تا سر نزد ز خاک من از دل بدر نرفت
    کارم بجان رسید ز زخم زبان خلق
    جان رفت و زخم طعنه خلق از جگر نرفت
    هرگز بسر نرفت شبی کز غمت چو شمع
    دود دلم بگنبد افالک بر نرفت
    رفتم بخاک و زیر سر از حسرتم بماند
    دستی که هرگزم بکسی در کمر نرفت
    مردم چو شمع و کار من از پیش عاقبت
    با سوز گریه شب و آه سحر نرفت
    اهلی اگرچه غرقه بخون می شود در اشک
    بی سیل گریه یکنفس او بسر نرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha