اهلی شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۲: رفتی و نقش روی تو از چشم تر نرفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفتی و نقش روی تو از چشم تر نرفت خال توام چو مردم چشم از نظر نرفت خاری که از ره تو بپای دلم خلید تا سر نزد ز خاک من از دل بدر نرفت کارم بجان رسید ز زخم زبان خلق جان رفت و زخم طعنه خلق از جگر نرفت هرگز بسر نرفت شبی کز غمت چو شمع دود دلم بگنبد افالک بر نرفت رفتم بخاک و زیر سر از حسرتم بماند دستی که هرگزم بکسی در کمر نرفت مردم چو شمع و کار من از پیش عاقبت با سوز گریه شب و آه سحر نرفت اهلی اگرچه غرقه بخون می شود در اشک بی سیل گریه یکنفس او بسر نرفت اهلی شیرازی