کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بازم از چشم آنسوار سرکش خونخوار رفت
    شد عنان از دست و دست از کار و کار از چاره رفت
    اندک اندک میشد از دل درد او بیرون به اشگ
    چاک کردم سینه تا دردم ز دل یکپاره رفت
    من تنها از پی دل میروم در راه عشق
    هر که آمد در جهان دنبال دل همواره رفت
    حق مگر صبر و دلی بازم دهد کز هجر او
    آنچه بود از صبر و عقل و دین و دل یکباره رفت
    چون توانم از خریداری یوسف دم زدن
    من که نقد هستیم در کار یک نظاره رفت
    تا تو در جان آمدی صبر و دل از تن رخت بست
    آشنا شد با تو جان و از میان بیکاره رفت
    عاقبت اهلی چو مجنون از غم آن نو غزال
    در بیابان عدم با خاطر آواره رفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha