کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غم ندارد ز گدایی تن غم پرور ما
    گو هما سایه دولت مفکن بر سرما
    در سفالین قدح و ساغر باده یکی است
    غایت این است که از زر نبود ساغر ما
    آتش ما چه حدیث است که آبش بکشد
    بلکه سوزد جگر دجله زخاکستر ما
    حذر از شعله سوز دل ما باید کرد
    زان که جز در رگ جان ها نخلد نشترها
    چشم ما تشنه لبان بحر شد از اشگ چه سود
    که لبی تر نکند گریه چشم تر ما
    ما چنین پای به گل همچو نهال از غم تو
    خوشتر از آب روان میگذری از بر ما
    اهلی آن مه چو نخواندت سگ خود ناله مکن
    ما گداییم تکلف نبود در خور ما

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha