کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کرد بیدارم ز خواب بیخودی آن آفتاب
    این چنین بیداریی هرگز نبیند کس بخواب
    شب سگت سوی من آمد ره مگر گم کرده بود
    یا شنید از سوز داغ سینه ام بوی کباب
    صبر و آرامی کز ایشان راحتم بودی نماند
    نیم جانی با من است آن نیز از بهر عذاب
    من نه تنها گریم از شوقت که در آب روان
    صورت خویشتن چو بیند گرددش دردیده آب
    گر کشی جام و بریزی جرعه یی بر بتکده
    صورت چین تا قیامت همچو من ماند خراب
    زحمت عاشق مده زاهد که این مست ازل
    در قیامت چون گل از گل سرزند مست شراب
    جز دعای آنکه گردد در دل افزون درد تو
    گر تمنایی کند اهلی نگردد مستجاب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha