کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن شوخ سوارست و سوی ما گذرش نیست
    خورشید بلندست و شب ما سحرش نیست
    تا کار دل ما بکجا میرسد آخر
    کز غمزه خون ریز جوانان حذرش نیست
    اکنون که به عاشق کشی آن شوخ خبر داد
    عاشق چه نشیند مگر از خود خبرش نیست
    بیچاره اسیری که گرفتار بتان شد
    جز کشته شدن هیچ دوای دگرش نیست
    گر چرخ دهد عرض تحمل زمه و مهر
    اهلی سگ یارست بدینها ...رش نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha